سر عشقت بدل خسته نهان خواهم کرد
ور زند دم بکسی قطع زبان خواهم کرد
دل و دین تاب و توان صبر و شکیبا تن و جان
همه ایثار تو ایجان جهان خواهم کرد
تا بماند به جهان نام و نشانی از من
خویش در راه تو بی نام و نشان خواهم کرد
تا که بر دامن نازت نه نشیند گردی
سیلها در رهت از اشگ روان خواهم کرد
طاق ابروی توام در ازلام د بنظر
تا ابد سجده بر آن قبلهٔ جان خواهم کرد
هر چه غیر از تو بود جمله ز کف خواهم داد
هر چه فرمان تو باشد همه آن خواهم کرد
نه همین در ره عشقت ز جهان میگذرم
بلکه قطع نظر از کون و مکان خواهم کرد
در قیامت بتو مشغولم و در روی تو مات
اعتنا کی بجحیم و بجنان خواهم کرد
تا گل روی تو دارم بنظر همچو صغیر
بلبل آسا همه دم شور و فغان خواهم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزی آخر رخت از پرده عیان خواهم کرد
خلق را در تو بحیرت نگران خواهم کرد
خاک پایت که بود غالیه ی طره ی حور
سرمه ی دیده صاحبنظران خواهم کرد
دست در سلسله ی خم بخمت خواهم زد
[...]
بعد از این خدمت آن سرو روان خواهم کرد
خدمتش از دل و جان در دو جهان خواهم کرد
پای بر تخت جم و افسر کی خواهم زد
سر فدا در قدم پیر مغان خواهم کرد
گرد هر گوشه ویرانه به جان خواهم گشت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.