موشکافی به جهان گرچه بود پیشهٔ ما
به میان تو نبرده است ره اندیشهٔ ما
ما که داریم به عشق تو عنان تا چه کند
دل چون سنگ تو با این دل چون شیشهٔ ما
هر کسی را هنری پیشه و کاری در پیش
نیست جز عشق تو ای رشک پری پیشهٔ ما
اگر از فتنهٔ چشم تو بیابیم امان
نیست از فتنهٔ دور فلک اندیشهٔ ما
با چنین اشک روان سرخوش و خرم دایم
چون نباشیم که در آب بود ریشهٔ ما
مدعی تیشهٔ ما آه بود ریشهٔ خود
رو نگهدار و بپرهیز از این تیشهٔ ما
زاهوی چشم بتانیم در اندیشه صغیر
با وجودی که رمد شیر نر از بیشهٔ ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف عشق و احساسات عمیق شاعر نسبت به محبوب میپردازد. شاعر میگوید که هرچند در جستجوی حقیقت و معنا در جهان است، اما به عمق و زیبایی عشق به محبوب خود توجه بیشتری دارد. او به دل سست و شکنندهاش اشاره میکند و میگوید که عشق او را از سایر مشغولیات زندگی برتر میسازد. همچنین، او به خطرات عشق و فتنههایی که از محبوبش ناشی میشود، اشاره دارد، اما در عین حال از این فتنهها ابراز شادمانی میکند. شاعر با بیان این که هر کسی هنری دارد، عشق به محبوبش را برترین هنر میداند و تأکید میکند که گفتگوها و مشکلات را باید با عشق حل کرد.
هوش مصنوعی: نگاه دقیق و کندوکاو ما در جهان هرچند که به کار ما بوده است، اما فکر و اندیشه ما جای دیگری را انتخاب کرده و به تو ارتباطی ندارد.
هوش مصنوعی: ما که در عشق تو کنترل و مدیریت میکنیم، ببینیم قلبی که مانند سنگ است، چگونه با قلبی که مانند شیشه است، رفتار خواهد کرد.
هوش مصنوعی: هر کسی در زندگی خود هنری و شغلی دارد، اما من هیچ هنری جز عشق تو ندارم، ای زیبایی که سبب حسرت دیگران هستی.
هوش مصنوعی: اگر چشمان تو به ما آسیب بزنند، در برابر تلاطمات و بلایای ناشی از چرخش دور زمان و افکار ما، هیچ پناهگاهی نخواهیم داشت.
هوش مصنوعی: با چنین اشکهایی که به راحتی میریزد و ما همیشه خوشحال و شاداب باشیم، همچنان که ریشه ما در آب است.
هوش مصنوعی: حسادت و دشمنی برخی افراد به ما آسیب میزند، بنابراین باید مراقب باشی که درگیر کارهایی نشوی که برای خودت ضرر دارد.
هوش مصنوعی: در چشمهای زیبا و دلنشین معشوق، نگاه میکنیم و در حالی که در دلمان درگیریهای کوچکی داریم، به یاد میآوریم که با وجود همه مشکلات، هنوز هم قدرت و شجاعت یک شیر نر را در درون خود داریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به بریدن نرود ذوق تو ز اندیشه ما
سال ها پنجه به هم داده رگ و ریشه ما
اصل ما آب ز سرچشمه تحقیق خورد
گل تسلیم و رضا آورد اندیشه ما
می منصور که در جوش ز خامی ها بود
[...]
تا چه گل ریشه دوانیده در اندیشه ما؟
که رگ ابر بهارست رگ و ریشه ما
کوه قاف از سپرانداختگان است اینجا
که دگر تیغ شود پیش دم تیشه ما؟
پایکوبان به سردار رود خود حلاج
[...]
پیش هر باد، ز بی برگی خود می نالد
در غم بند زبان نیست نی بیشه ما
پیش ازان کز عدم آید خبر لشکر نور
زنگ صف بست در آیینه اندیشه ما
شیشه بر خاره به صد رنگ زدن پیشه ما
بیستون معدن الماس و جگر تیشه ما
از گل ناله زنجیر به بار آمده ایم
مگر ابریشم این ساز بود ریشه ما
گردش چشم تو صیادی دیگر دارد
[...]
نیست آزار کسی در دل غم پیشه ما
جوی شیر است روان از دهن شیشه ما
خسرو عشق اگر بر سر انصاف آید
خون فرهاد ز شیرین طلبد تیشه ما
ما نهالیم که پرورده باغ دگریم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.