گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صفی علیشاه

کسی او مستریح آمد بدلخواه

که از سر قدر گردید آگاه

حق او را مطلع سازد کماهی

ز قدر خلق و تقدیر الهی

ببیند آنچه مقدور است و واجب

وقوعش وقت معلوم و مناسب

هر آنچیزی که ز اشیاء نیست مقدور

وقوعش ممتنع باشد بدستور

کند پس مستریح این اختیارش

بکلی از طلب وز انتظارش

نه بر مستقبلش امید و وحشت

نه بر ما فات او را خوف و حسرت

نباشد اعتراضش بر فعالی

که واقع گردد از تأثیر و حالی

انس گوید پیمبر را بده سال

نمودم خدمت اندر کل احوال

بکاری هیچوقت از فعل و ترکم

نفرمود اعتراض او بیش یا کم

بدینسانست حال مرد عارف

که ز اسرار قدر گردید واقف

چنین شخصی بود پیوسته سالم

نیابد از جهان غیر از ملایم