دگر هم قابلیت در ظهور است
که آن اول محبت در حضور است
بحسن خویش آن حب جمیل است
وزان «احببت ان اعرف» دلیل است
بحسن خویش مایل بود و خود بود
که خود را در مرا یا جمله بنمود
مرا یا هم نبود الا نمودش
نمودش هم نبود الا وجودش
«خلقت الخلق» یعنی هر چه قابل
نمودش را بد آمد در مقابل
چراغی مینهی ضوئی کز او تافت
مراتب را نکو جست و نکو یافت
نباشد غیر یکضوء آن مراتب
ولی هر رتبه در حدی مناسب
تو میخوان رتبهها را قابلیات
بر آنها اصل و بودی نیست بالذات
خود اضواء از چراغی لاعلاج است
مراتب بلکه خود عین سراجست
خود آن رتبه که او اقرب بنور است
نشان قابلیت در ظهور است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.