کسی کو مظهر غفار باشد
بهر عیبی ز حق ستار باشد
تجلی کرده بر وی اسم غفار
جنایتها ببخشد او بیک بار
نیارد جرم کس را در نظر باز
ببخشد بیشتر را بیشتر باز
ببخشد جرمهای تو بتو را
ز مجرم هم بپوشد عیب او را
خود الحق مظهر غفار این است
هر آن بخشنده را حال این چنین است
بدینسان چون باو شد یاری حق
بود منظور او غفاری حق
بهر طوری که حق با او عمل کرد
هم او بر خلق حق دو راز دغل کرد
صفی یارب فعالش بر تو پیداست
ببخش او را بدانسان کز تو زیباست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.