نفع، آن است که من نافع خود می بینم
صنعت آن است که من صانع خود می بینم
زلف یا بخت سیه یا مه تابان یا مهر
هر چه رو می دهد از طالع خود می بینم
چون توانم که دگر پیشرو کس باشم
من که خود را تبع تابع خود می بینم
کشت این هستی موهومه که از دیدن باز
خویش را در همه جا مانع خود می بینم
با وجودی که پریشان نظرم می گویند
چون سعیدا همه جا جامع خود می بینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.