گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعیدا

همین نه نرگس تنها گشاده چشم سفید

که در فراق تو شد جام باده، چشم سفید

به گوش نرگس از اخلاص یاسمن می گفت

که نور می برد از روی ساده چشم سفید

زمان زمان رود از خود به سیر گل نرگس

عصا گرفته و بر کف نهاده چشم سفید

از این چمن دل نرگس از آن جهت برخاست

که هیچ مادر مشفق نزاده چشم سفید

ز هجر یار سعیدا مگو که چون یعقوب

هزار یوسف مصری فتاده چشم سفید