هر که از خود فرود می آید
آسمان در سجود می آید
دایم از خانمان سوختگان
نکهت داغ و دود می آید
به دل بی قرار من دیر است
یار هر چند زود می آید
به دکان نظر، متاع دلم
آنچه بود و نبود می آید
به زمین گر برند نام تو را
ز آسمان ها درود می آید
طرز این و ناز اگر این است
آنچه زو ... شنود می آید
چرخ با نیک بد کند چه عجب
زین بلای کبود می آید
دایم از خاک کشتگان غمت
شورش زنده رود می آید
ای سعیدا [یکی] است چشمهٔ دل
لیکن از وی [دو] رود می آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.