ز عاشق، صبر، تسکین از دل دیوانه میخواهد
نمیدانم چهها آن آشنا بیگانه میخواهد
به استعداد دانش کی توان از خود سفر کردن
که قطع این بیابان همت مردانه میخواهد
روم از خویش و سیر بوستان سازم که گل امشب
ز بلبل ناله از من گریهٔ مستانه میخواهد
همان کجخلقی اهل جهان را دوست میدارم
که سنگاندازی طفلان دل دیوانه میخواهد
ندانم تخم امید که خواهد سبز شد آخر
که من یک دانه، زاهد سبحهٔ صد دانه میخواهد
برو ناصح به بزم اهل دنیا گرم کن مجلس
که گوش طالب خواب گران افسانه میخواهد
برای ریختن خون دل دیوانه را هردم
سعیدا گه سبو گه جام گه پیمانه میخواهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.