دلبران چون به هوس رشتهٔ جان می سوزند
بیشتر از همه کس سوختگان می سوزند
اتفاقی ز ازل نیست به هم خوبان را
ورنه گر جمع بیایند جهان می سوزند
همه خوبان جهانسوز، چراغ خوبی
طرفه شمعی است که از پرتو آن می سوزند
شعله چون تیز شود خشک ز تر فرقی نیست
عشق چون گرم شود پیر و جوان می سوزند
در دل سنگ بتان آتش پنهانی هست
که از آن پنبهٔ هر داغ نهان می سوزند
سوزش مشعل خود جوهر مردی نبود
این چراغی است که خود پیرزنان می سوزند
سوز اغیار نه از راه کمال شوق است
تا بسوزی تو سعیدا دگران می سوزند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.