عالم ز خرابی سر تدبیر ندارد
این حرف پریشان شده تعبیر ندارد
از بسکه اساسش ز ته کار خراب است
ویرانهٔ ما طاقت تعمیر ندارد
ابروی تو خوش سخت کمانی است که چون او
در معرکهٔ حادثه تقدیر ندارد
شب روز چسان کرد به این سرد دمی صبح
این تازه جوان گر نفس پیر ندارد
آهی به کف آرید که کاری نتواند
مردی که در این معرکه شمشیر ندارد
ای آینه خوش باش که چو عکس جمالش
مانی به طربخانهٔ تصویر ندارد
رندی که کشد باده و مستی کند افشا
از پیر مغان رخصت تکبیر ندارد
در شرع جنون هر چه دلت خواست میندیش
کاین قاضی ما حکم به تکفیر ندارد
مست است ز بس محتسب از دیدن چشمت
مستان تو را طاقت تعذیر ندارد
احوال جهان را ز سعیدا تو چه پرسی
این خواب گران حاجت تعبیر ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ناامیدی و آشفتگی جهان اشاره میکند و بر این باور است که عالم به دلیل خراب بودن بنیادش، قادر به تدبیر نیست. او میگوید که زیبایی ابروی محبوبش در شرایط سخت زندگی بیتأثیر است و اگرچه جوانی سرشار از زندگی است، اما در برابر سرنوشت ناتوان است. شاعر همچنین به مشکلات و ناتوانی انسانها در دنیای پر از چالش اشاره میکند و تأکید میکند که در این وضعیت هیچ کس نمیتواند به تنهایی کاری از پیش ببرد. او به مستی و بیخیالی در عشق و جنون نیز پرداخته و میگوید که در این وضعیت، کسی فرقی بین خوب و بد نمیبیند. نهایتاً، او تاکید میکند که شرایط موجود به قدری دشوار است که نمیتوان برای آن تعبیر و معنایی یافت.
هوش مصنوعی: دنیا در حال نابودی و خرابی است و کسانی که میخواهند آن را مدیریت کنند، توانایی لازم را ندارند. این سخنان اضطرابآفرین و بیمعناست و به درستی قابل فهم نیستند.
هوش مصنوعی: چون پایههای این ویرانه ضعیف و خراب است، دیگر نمیتوان آن را تعمیر کرد و ادامه داد.
هوش مصنوعی: ابروی تو مانند کمانی زیبا و منحنی است که در میان حوادث و اتفاقات زندگی، تاثیری بر سرنوشت و تقدیر ندارد.
هوش مصنوعی: چگونه شب و روز را با این سرمای طاقتفرسا سپری کرد؟ حالا که صبح رسیده و این جوان تازه نفس، حتی اگر نفس کهنی داشته باشد، باز هم سرزنده و شاداب است.
هوش مصنوعی: اگر در این نبرد شمشیر نداشته باشی، مردی نمیتواند کاری از پیش ببرد، بنابراین باید آهی به دل بگیری و به چیزهایی که نمیتوانی تغییرشان دهی، رضا بدهی.
هوش مصنوعی: ای آینه، خوشحال باش که وقتی در تو تصویر زیبایی او را میبینیم، در خانهی شادی و سرور هیچ نشانی از او نیست.
هوش مصنوعی: شخصی که با نوشیدن شراب خود را مست میکند، نباید اجازه بگوید که او فرزند زحمات و تجربیات پیشینیان است. در واقع، او باید مراقب باشد که در زندگیاش تکبر نداشته باشد.
هوش مصنوعی: در دیوانگی شرع، هر چه دلت میخواهد فکر کن و نگران نباش، زیرا این قاضی نمیتواند تو را به کفر متهم کند.
هوش مصنوعی: محتسب به خاطر دیدن چشمان تو چنان مست است که نمیتواند تو را تنبیه کند.
هوش مصنوعی: تو چرا احوال دنیا را از سعیدا میپرسی؟ این خواب سنگین به تعبیر نیازی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشقت غمی از چاره و تدبیر ندارد
در گرمی تب مروحه تأثیر ندارد
گفتی قفس عقل حصاریست ز آهن
دیوانه مگر خانه زنجیر ندارد
مانند صدف رجعت معموری ما رفت
[...]
دل راه در آن زلف گرهگیر ندارد
دیوانهٔ ما طالع زنجیر ندارد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.