صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۳۵۱ اطلاعات شمارهگذاری رونوشت نشانی رونوشت متن همرسانی حاشیهها نگارهها ترانهها همآهنگها موارد هم آهنگ قبلی بعدی به یک خمیازهٔ گل طی شد ایام بهار من به یک شبنم نشست از جوش، خون لاله زار من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
مرا جانانهای باید که باشد غم گسارِ من
میانِ نازکش باشد همه شب در کنارِ من
چه خوش باشد دل آرامی که چون از خواب برخیزد
به غمزه چشمِ مستِ او کند دفعِ خمار من
اگر باشد قیامت باشد اللّهمَّ ارزُقنا
[...]
سر بارندگی دارد دو چشم تند بار من
که فتحالباب هجرانست و تحویل نگار من
مرا چون ماه در عقرب خوش آمد روی و زلف او
از آن نیکی نمیبینم، که بد بود اختیار من
من آن چرخم، که از جانست مهرم در میان دل
[...]
پس از مردن به خاک من گذر کن غمگذار من
ببین صد حرف غم در هر خط از لوح مزار من
به کویت بس که آه آتشین از دل برآوردم
سگت را داغها مانده ست بر جان یادگار من
نبیند کس فروغ مهر را تا حشر اگر ناگه
[...]
چنان گردد خیالش چشم اشکبار من
که میپندارم اینک خواهد آمد در کنار من
شب هجران چه سان بر بستر راحت نهم پهلو
که هر مو دور ازو خاریست در جسم فکار من
ز من دارد فراغ آنشوخ و من در آتش محنت
[...]
سبک جولانتر از برق است حسن لاله زار من
به یک خمیازه گل می شود آخر بهار من
اگر شبها خبر یابی ز درد انتظار من
ز خواب ناز رو ناشسته آیی در کنار من
ندارد حسن و عشق از هم جدایی، سخت می ترسم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.