صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۵۹ گل من از خمیر شیشه و جام است پنداری که چون خالی شدم از باده، خندیدن نمیدانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به تشبیه خود به گلی از شیشه و جام اشاره میکند. او میگوید که وقتی از نوشیدنی خالی شوم، نمیدانم چگونه بخندم؛ به نوعی نشاندهندهی وابستگی او به شادی و نشاط ناشی از باده است.
هوش مصنوعی: گل من از جنس شیشه و جام است، انگار وقتی که از شراب خالی میشوم، دیگر نمیتوانم لبخند بزنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو بیدردان به روی سبزه غلطیدن نمی دانم
اگر گل از گریبانم دمد چیدن نمی دانم
زبان شکوه ام کندست از روی گشاد او
رخ آیینه با ناخن خراشیدن نمی دانم
مرا بیرون بر از گردون و گلبانگ سخن بشنو
[...]
به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دانم
خرد گرجنس می گیرد، دکان چیدن نمی دانم
زمین، یخ بند سردیهای مهر چرخ و من کودک
به هر جا می نهم پا، غیر لغزیدن نمی دانم
ز بس بی دست و پای حیرتم، بی سعی مشاطه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.