گنجور

 
صائب تبریزی

تا چند رخ ز باده کسی لاله گون کند؟

تا کی کسی شناه به دریای خون کند؟

هر کس ز عشق سایه دستی گرفته است

چون تیشه دست در کمر بیستون کند

روزی که چرخ پنبه گذارد به داغ ما

خورشید سر ز روزن مغرب برون کند

اول شکار لاغر آن صید پیشه ایم

ما را مگر شهید برای شگون کند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode