گنجور

 
 
 
صائب تبریزی

چه غم ز آه من آن خط روح پرور را؟

که برگریز نباشد بهار عنبر را

ز دل سیاهی آب حیات می آید

که تشنه سر به بیابان دهد سکندر را

ز چهره سخن حق نقاب بردارد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

شراب نقل نخواهد، بگیر ساغر را

که احتیاج شکر نیست شیر مادر را

درین محیط، قناعت به آب تلخی کن

همان به جام صدف ریز آب گوهر را

به راه عشق قدم چون نهی مجرد شو

[...]

صامت بروجردی

شکست شمر لعین حرمت پیمبر را

به قتل زاده زهرا گرفت خنجر را

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه