صائب تبریزی
»
دیوان اشعار
»
غزلیات ترکی
»
غزل شمارهٔ ۱۹
مجموعهای کاملتر و معتبرتر از اشعار ترکی را در وبگاه مین سؤز خواهید یافت.
مین دل محزونیله بیر تازه قربانیز هله
زخم تیر غمزه مستینله بیجانیز هله
اولمادان غم چکمه ریز دور زمانیندان سنین
ناله و آه ایتمه ده دل ایندی حیرانیز هله
لطف ایدرسن، گرچه سن اغیاره هر دم دوستیم
روز و شب بیز فرقتینله زار و نالانیز هله
عید وصلینه مشرف اولمادان اغیار دون
دستینی بوس ایله دیک بیزاونلا شادانیز هله
دام دوزخ ایچره اغیار اولماسین اصلا خلاص
صائبا بیز جنت دلداره مهمانیز هله
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر غم و اندوه عاشقانه است. شاعر به محبوب خود میگوید که تیرهای غم و یادش او را بیجان کرده و دلش در حیرت مانده است. او از محبت محبوبش درخواست میکند تا فرقت و جدایی را کم کند، زیرا روز و شب به خاطر این دوری در حال ناله و زاریاند. شاعر امیدوار است که به وصال محبوب برسد و با او شاد باشد، در حالی که از وجود دشمنان و بدخواهان پرهیز میکند. در نهایت، او به خوبی و زیبایی عشق واقعی اشاره میکند و از طرف دیگر به امید رسیدن به بهشت عشق خود صحبت میکند.
هوش مصنوعی: دل محزون من همچون مینوشیدنی است که تازه پر شده، ای کاش زخمی از تیر غمزه یار به جان من بنشیند.
هوش مصنوعی: در آغاز، غم و اندوه مانند سایهای بر زندگیام سایه افکنده است. اکنون که زمان میگذرد، دل من در حیرت و ناباوری به این حالت دچار شده است.
گرچه هردم به دیگران لطف میکنی ای یار من، روز و شب ما در دوریات زار و نالانیم.
هوش مصنوعی: در روز عید وصل، برای ما آرامش و خوشحالی به ارمغان میآورد. غیبت و دوری از دیگران را رها کرده و با دستانی پر از عشق، باید به همدیگر خوشامد بگوییم و شاد باشیم.
ای کاش دیگران اصلاً از دام دوزخ رهایی نیابند. صائبا ما مهمان بهشت دلداریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.