صائب تبریزی
»
دیوان اشعار
»
غزلیات ترکی
»
غزل شمارهٔ ۱۱
مجموعهای کاملتر و معتبرتر از اشعار ترکی را در وبگاه مین سؤز خواهید یافت.
رحم قیل صائبه ساقی، می ایلن دوت الینی
نیچه ایچسون قانینی بواورگی قان اولموش؟
می دن اول چهره زیبا عرق افشان اولموش
یا سراسر گوز اولوب اوزینه حیران اولموش
بوگورن دایره نی هاله گمان ایتمه که چرخ
آغزین آچوب مه شبگردیمه حیران اولموش
گوزدن ایراق که سلطان جنون شوکتدن
هر دو گون باشیمه بیر چتر سلیمان اولموش
لب لعلین غمیدن بس که اودوبدورلار قان
خوبلارون داش اورگی کان بدخشان اولموش
تا گوروپدور نظرین وار اوخ ایلن ای قاشی یای
گل اوزین جمع قیلوب غنچه پیکان اولموش
صاف ایدنده لب جانبخشینی دورانون الی
بیر ایکی قطره داموب چشمه حیوان اولموش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
از شراب آن چهرهٔ زیبا عرقافشان شده است یا رویش سراسر چشم شد و حیران شده است؟
تا دید نظر داری کماندار کمانابرو روی گلت جمع شد و غنچه پیکان شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.