هر نقاب روی جانان را نقاب دیگرست
هر حجابی را که طی کردی حجاب دیگرست
ناامیدی را به نومیدی مداوا می کنند
هر سرابی را درین وادی سراب دیگرست
هر پریشان جلوه ای ما را نمی آرد به وجد
ذره ما در کمین آفتاب دیگرست
گو جبین می فروشان سرکه نفروشد به ما
مستی ما همچو منصور از شراب دیگرست
گل برای ما عبث خود را بر آتش می زند
چاره دردسر ما از گلاب دیگرست
ماه تابان از حصار هاله گو بیرون میا
بزم ما را روشنی از ماهتاب دیگرست
کرد آخر صحبت یوسف زلیخا را جوان
بعد پیری عشق را عهد شباب دیگرست
ناخوشی های جهان را بیشتر خوش می کنند
پاک چشمان را مذاق انتخاب دیگرست
از بیاض گردن خوبان تلاوت می کنند
ساده لوحان محبت را کتاب دیگرست
دیده امید ما بر دولت بیدار نیست
فتح باب ما ز چشم نیمخواب دیگرست
کوثر و زمزم عبث آب رخ خود می برند
صائب این لب تشنگی ما را ز آب دیگرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و پیچیدگی عشق و ارتباطات انسانی اشاره میکند. او میگوید که هرچه به عمق وجود محبوب نزدیک میشویم، لایههای جدیدی از راز و حجاب نمایان میشود. ناامیدی و سرابها در این مسیر همیشه وجود دارند و هر کجا که میرویم، چیز تازهای برای کشف کردن هست. عشق و شوق واقعی، مانند شراب غنی و گلاب خالص است که در پس ظواهر پیچیدهتر وجود دارد. همچنین با اشاره به یادهای عشق جوانی و پیری، شاعر به زیبایی شناختی از عشق و امید میپردازد و در نهایت به این نتیجه میرسد که سرچشمهی سعادتمندی و معرفت، در جستجوی حقیقت و محبت واقعی نهفته است.
هوش مصنوعی: هر صورت و ظاهری که از محبوب میبینی، به نوعی پوشش و نقاب دیگری است. هر بار که یکی از این پوششها را کنار میزنی، با پوشش جدیدی روبهرو میشوی.
هوش مصنوعی: ناامیدی را با حس ناامیدی بیشتر نمیتوان درمان کرد. هر امیدی که در این مسیر پیدا میشود، در حقیقت یک فریب و توهم جدید است.
هوش مصنوعی: هر زیبایی و جذابیتی نمیتواند ما را به شوق بیاورد، زیرا جرقهای از وجود ما در انتظار نور و تابش دیگری است.
هوش مصنوعی: بگویید که هیچکس نمیتواند مستی ما را بفهمد، چون ما از نوعی دیگر شراب سرمستیم که هیچکس نمیتواند به ما بدهد. جبین میفروشان هم نمیتوانند ما را به حال خود بگذارند. ما به چیزی غیر از آنچه آنها میفروشند نیاز داریم.
هوش مصنوعی: گل برای ما بیفایده است که خود را به آتش میزند; راهحل مشکل ما در گلاب دیگری نهفته است.
هوش مصنوعی: ای ماه تابان، از حلقهات خارج نشو، زیرا نور اثر از خود را به ما نمیبخشد و میدانیم که نور دیگری در بزم ما وجود دارد.
هوش مصنوعی: در پایان، جوانی درباره عشق یوسف و زلیخا گفتگو کرد؛ زیرا پس از پیری، عشق در دوران جوانی معنای دیگری دارد.
هوش مصنوعی: ناخوشیهای دنیا را با دیدگاه پاک و صاف میتوان راحتتر تحمل کرد، چون افرادی که چشمان روشنی دارند، به شیوهای متفاوت و خاص به انتخابهای خود مینگرند.
هوش مصنوعی: سادهلوحان فقط از ظاهر زیبایی و صفای گردن معشوقان یاد میکنند، در حالی که عشق و محبت موضوعی عمیقتر و فراتر از این ظواهر باشد.
هوش مصنوعی: چشم ما به خوشبختی و موفقیت بیدار نیست و پیروزی ما از نگاهی غیرمستقیم و بیتوجهی حاصل خواهد شد.
هوش مصنوعی: کوثر و زمزم که آبهای بسیار پاک و زلالی هستند، نمیتوانند زیبایی رخسار تو را تحتالشعاع قرار دهند. صائب میگوید که این تشنگی ما به چیز دیگری وابسته است و تنها با آب دیگری برطرف میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح محشر آن پریرو را نقاب دیگرست
تشنه دیدار را کوثر سراب دیگرست
گر چه دارد چشمه خورشید آب روشنی
در عرق روی بتان را آب و تاب دیگرست
نشأه صهبا نباشد اینقدر دنباله دار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.