آیینه شو وصال پری طلعتان طلب
اول بروب خانه دگر میهمان طلب
گلمیخ آستانه عشق است آفتاب
هر حاجتی که داری ازین آستان طلب
ایمن ز طبع دزد شدن عین غفلت است
از صحبت سیاه درونان کران طلب
چون سبزه زیر سنگ حوادث چه مانده ای؟
همت ز دست و بازوی رطل گران طلب
معیار دوستان دغل روز حاجت است
قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب
رویی ز سنگ و جانی از آهن به هم رسان
آنگه بیا و آتش ازین کاروان طلب
دست از خرد بشوی و تمنای عشق کن
خالی شو از دغل، محک امتحان طلب
در ناخن نسیم گشایش نمانده است
ای غنچه همت از نفس بلبلان طلب
خواهی که جای در دل شکرلبان کنی
همت ز کلک صائب شیرین زبان طلب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و عشق اشاره میکند و از معشوقهای با طبع خوش و پریچهره سخن میگوید. او به دنبال وصال و نزدیکی به این دلبر است و از خواندن آستان عشق و طلب حاجت از آنجا سخن به میان میآورد. شاعر همچنین به خطرات و دزدیهای غفلت اشاره میکند و تأکید میکند که فرد باید از دوستان خود در زمان نیاز کمک طلب کند. در نهایت، او از مخاطب میخواهد که از خرد و دغل دست بردارد و عشق واقعی را جستجو کند و همت خود را برای رسیدن به معشوق به کار گیرد.
هوش مصنوعی: به آینه بنگر و در جستجوی وصال محبوب خود باش، اما ابتدا به سراغ خانهی دیگری برو تا مهمان جدیدی را بیابی.
هوش مصنوعی: گلمیخ دروازهای است که به عشق راه پیدا میکند و همه نیازهای تو را میتوانی از این درگاه بخواهی.
هوش مصنوعی: بیخبر از آنکه وجود دزدانه و پنهان در درون انسان، نشانهای از غفلت است. صحبت کردن یا توجه نکردن به این جنبههای تاریک در درون، خود به نوعی بیاحتیاطی به شمار میآید.
هوش مصنوعی: وقتی که شرایط سخت و دشوار به تو فشار آورده، چه چیزی از تو باقی مانده است؟ تلاش و ارادهات را از دست نده و برای رسیدن به هدفهای بزرگ و معنیدار کوشش کن.
هوش مصنوعی: دوستان واقعی در زمان نیاز و ضرورت خود را نشان میدهند، پس بهتر است از آنها در مواقع مورد نیاز، چیزی طلب کرد تا از اعتبار و صداقت آنها مطمئن شد.
هوش مصنوعی: با چهرهای سخت و سنگی و روحی محکم و استوار به سراغ من بیا، سپس برای این کاروان آتش را طلب کن.
هوش مصنوعی: از اندیشههای منطقی فاصله بگیر و به عشق روی آور. خود را از نیرنگ و فریب خالی کن و خود را در چالش واقعی امتحان کن.
هوش مصنوعی: ای گل، در هوای ملایم و اطمینانبخش، جایی برای رشد و شکوفایی باقی نمانده است. پس از بلبلان، که با آوازهایشان الهامبخش هستند، برای استعداد و تلاش خود یاری بخواه.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در دل کسانی که شیرینی کلام دارند، جایی برای خود پیدا کنی، باید تلاش کنی و از کسی که سخنانش دلنشین و شیرین است، درس بگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گر مدعی نهای غم جانان به جان طلب
جان چون به شهر عشق رسد نورهان طلب
خون خرد بریز و دست بر عدم نویس
برگ هوا بساز و نثار از روان طلب
دی یاسجی ز ترکش جانانت گم شده است
[...]
می باش و از مزاج حریفان نشان طلب
با طبع هر که راست نیابی کران طلب
چون ره بری به صحبت نیکان گران مباش
جایت اگر به صدر دهند آستان طلب
مهمان گنج باش و قناعت به خاک کن
[...]
از پیر همت و کرمی ای جوان طلب
چون تیر قوت و مددی از کمان طلب
ای دادخواه دست به دامان عشق زن
هر حاجتی که هست از این خاندان طلب
کس بی نصیب روزی خود را نمی خورد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.