صبح گشادهروی بوَد در حجاب شب
چون باد، سرسری مگذر از نقاب شب
از صبح تا دو موی نگردیده، آب ده
چشمی چو انجم از رخ ِ پر آب و تاب شب
هنگام صبح را به شکر خواب مگذران
کز روشنی است این دو نفس انتخاب شب
در پیش قهرمان خدا سجده واجب است
گردن مکش ز طاعت مالک رقاب شب
خواهی شود شکار تو وحشیغزالِ فیض
چین کن کمند مشکین از پیچ و تاب شب
از شمع یاد گیر، که جز اشک و آه نیست
جنس دگر ز عالم اسباب، باب شب
ابر سیاه، حامل باران رحمت است
تخمی به خاک کن به امید سحاب شب
از مشرق جگر نفس آتشین برآر
کز آهِ شعلهبار بوَد آفتاب شب
ریحان خلد نیست سزاوار هر سفال
هر مردهدل چگونه شود کامیاب شب؟
بردار سر ز خواب ازان پیشتر که صبح
تیغ ِ جگرشکاف کشد از قراب شب
تا ره بری به حسن رقمهای این کتاب
ز انجم نظاره کن رقم انتخاب شب
در مغز هرکه سوختهاست از فروغ روز
ریحان خلد را نبود آب و تاب شب
در خواب هر شبی که به غفلت کنند روز
در چشم ِ زندهدل نبود در حسابِ شب
در دیدهای که پردهٔ غفلت حجاب بست
از صبح عید بیش بود فتح باب شب
بی آفتابِ رو نبود زلف عنبرین
زنهار پشت دست مزن بر نقاب شب
از نور طاعتش ننمودی سفید روی
فردای رستخیز چه گویی جواب شب؟
چون شب به خوابْ صرف مکن فیض صبح را
غافل مگرد از نفس انتخاب شب
هر کار را به وقت ادا کن که خواب روز
نگرفت پیش دیدهوران جای خواب شب
در هیچ نقطه نیست که صد نکته درج نیست
چون خامه سرسری مگذر از کتاب شب
در شب مبین به چشم حقارت که آفتاب
باشد چو بیضه در ته بال غراب شب
گر در رکاب روز زند قطرهٔ آفتاب
انجم رود به خیل و حَشَم در رکاب شب
در بارگاه روز بود بار عام، عام
جز خاص نیست محرم عالیجناب شب
فرش است نور فیض درین قبههای نور
غافل مشو ز قلزم زرین حباب شب
تا باد صبح طی ننموده است این بساط
برخیز و همتی بطلب از جناب شب
بی چشم تر چو شمع مکن راست قد که هست
از اشک تلخ سوختهجانان گلاب شب
خام است در شریعتِ روشندلان عشق
پروانهوار هر که نگردد کباب شب
بر فیض کیمیای شب تیره شاهد است
خون شفق که مشک شد از انقلاب شب
چشم ستاره میپرد از شوق آه تو
چشم سیهدلِ تو همان مست خواب شب
در دیدهای که نیست چو مجنون غبار عقل
باشد سیاه خیمه لیلی، جناب شب
چندان که دل سیاه نماید شراب روز
زنگ از دل سیاه زداید شراب شب
شستند ز اشک، زندهدلان روی خود چو شمع
تو وقت صبح روی نشُستی ز خواب شب
در چشم نرم توست اگر پردههای خواب
ریزد نمک به دیده من ماهتاب شب
در دیده ستارهشناسان اشارهای است
هر ماه نو به جلوه پا در رکاب شب
با یک جهان گشاده نظر چون ستارگان
بستی چگونه چشم تو غافل ز خواب شب؟
چون خون مرده، تنزدی از خواب زیر پوست
مشکین نساختی نفس از مشک ناب شب
از شب به روی من در توفیق وا شدهاست
صائب چگونه دست کشم از رکاب شب؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تفکر در مورد غفلت انسان از زیباییها و معنای بیداری در صبح و اهمیت شب میپردازد. شاعر به یادآوری اهمیت صبح و روشنی آن در مقابل شب میپردازد و به مخاطب هشدار میدهد که غفلت از بیداری میتواند انسان را از درک رحمت و فیض الهی دور کند. او به توصیف زیباییها و برکات صبح میپردازد و به تأمل در شب و خوابهای انسانها اشاره میکند. همچنین، شاعر بر لزوم عمل در زمان مناسب تأکید دارد و یادآوری میکند که غفلت از این فرصتها ممکن است به از دست رفتن برکات منجر شود. در کل، شعر دعوت به بیداری و استفاده از زمان برای نزدیک شدن به خدا و درک لطافتهای زندگی است.
هوش مصنوعی: صبح با چهرهای زیبا و دلنشین، مثل بادی که به آرامی میوزد، در پشت پرده شب پنهان است. از آنچه که شب به پوشش خود در آورده، به سادگی عبور نکنید و آن را نادیده نگیرید.
هوش مصنوعی: از صبح تا دورهای که موهایش حالت نگرفته، گویی چشمانش مانند ستارهها از چهرهاش درخشندگی خاصی دارد.
هوش مصنوعی: صبح را با شکر و شادمانی بگذران، زیرا شب و روشنی روز دو نفس زندگیاند که یکی از آنها را برگزیدهای.
هوش مصنوعی: در برابر قهرمان خدا، سجده و اطاعت واجب است و نباید از فرمان مطیع بودن سرپیچی کرد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دلباخته این وحشیغزال زیبا شوی، باید با دقت و هنر خاصی، دام سیاه را از پیچ و خم شب تار بسازی تا آن را به دام بیاندازی.
هوش مصنوعی: از شمع یاد بگیر که او فقط اشک و آه دارد و در دنیای اسباب و وسایل، چیزی جز شب وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ابرهای تیره، نشانهای از باران رحمت الهی هستند. بذرهایی را در زمین بکار به امید آنکه باران شب، آنها را سیراب کند.
هوش مصنوعی: از سمت شرق، حرارت و شعلههای زندگی را برآورده کن که این آتش سوزان، مانند نور خورشید در شب است.
هوش مصنوعی: ریحان در بهشت نیست و هر سفالی شایستهی آن نیست. یک انسان بیاحساس چطور میتواند در شب به کامیابی برسد؟
هوش مصنوعی: قبل از آنکه صبح از دل شب بیرون بیاید و تیغی بر جگر حیات زند، بیدار شو و از خواب برخیز.
هوش مصنوعی: برای هدایت به زیبایی، نوشتههای این کتاب را مانند ستارهها تماشا کن و شب را به انتخاب خود بگذرانی.
هوش مصنوعی: هر کس که در دلش شوق و نور روز را ناکام مانده، زندگی شبانگاهی و لذتهای بهشتی را درک نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: هر شبی که مردم به غفلت و خواب میافتند، روزی در نظر کسی که دل زنده و بیدار دارد، در حساب شب نمیآید. به عبارت دیگر، زندگی و روزها فقط در لحظات آگاهی و بیداری ارزش دارند.
هوش مصنوعی: در چشمی که غفلت پرده انداخته، از ابتدای عید بیش از همیشه از شب به بیداری و آگاهی دست پیدا میشود.
هوش مصنوعی: زلفهای خوشبو و زیبای او در نور آفتاب نمایان نمیشود. پس، به هیچوجه بر چهره شب و پرده راز او دست نزن.
هوش مصنوعی: اگر در نور عبادتش از خود نوری نشان ندادهای، در روز قیامت که روز رستاخیز است، چه پاسخی برای شب و تاریکی خواهی داشت؟
هوش مصنوعی: وقتی شب را به خواب میگذرانی، از زیبایی صبح غافل مشو و هر لحظه انتخاب کن که چگونه شب را سپری کنی.
هوش مصنوعی: هر کاری را باید در زمان مناسب خود انجام بدهی، زیرا در زمان روز نمیتوان خواب را غافلگیرانه و بدون توجه به بیداری دیگران تجربه کرد. خواب شب جای خود را دارد و نباید در روز به رخوت و بیتوجهی دچار شد.
هوش مصنوعی: در هر نقطهای از این دنیا نکات زیادی وجود دارد که معمولاً overlooked میشوند، اما باید با دقت به آنها توجه کرد و فقط به طور سطحی از کنار آنها نگذشت.
هوش مصنوعی: در شب، به سادگی نمیتوان به حقیقت نگریست. چنانچه خورشید در دل شب، مانند تخم پرندهای در انتهای بال کلاغی پنهان باشد، نمیتوان آن را با دیدی حقيرانه مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: اگر روزی در کنار خورشید، دانهای از نور آن به همراه گروهی از ستارهها و همراهان شب به حرکت درآید، تمام زیباییها و جلوههای این عالم در آن رکاب و همراهی تجمع خواهد کرد.
هوش مصنوعی: در آفتاب روز، همه به راحتی میآمدند، اما در کنار مقام و جایگاه بالا، تنها افراد خاصی میتوانستند به محفل شب نزدیک شوند.
هوش مصنوعی: بیندیش که در این فضای نورانی، نعمت و فیض گسترده است. به آرامش و زیبایی این قبههای نور توجه کن و در دریاچهٔ زربابی شب غافل نمان.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه صبح بیاید و روز آغاز شود، سریعاً بلند شو و تلاشی برای رسیدن به مقاصدت بکن، چرا که شب هنوز در دسترس است.
هوش مصنوعی: تا وقتی که بیچشم و بیپروایی مانند شمع ایستادهای، خود را راست نکن، چرا که از اشکهای تلخ دلشکستگان، شبها مانند عطر گل، پخش میشود.
هوش مصنوعی: عشق در دست افرادی که درک روشنی از دین دارند، به مانند پروانهای است که به دور شمع میچرخد. کسی که در این مسیر حرکت نکند، مانند کبابی است که در شب پخته میشود و گویی از نور و گرما بیبهره است.
هوش مصنوعی: در شب تار، نوری دلانگیز وجود دارد که دلیل آن خون شفق است؛ چون این نور به گونهای به نظر میآید که مانند مشک در تلاطم شب تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: چشمان ستاره با شوق آه تو به آسمان میپرد، اما چشمان تو که غمگین و سیاه است، همچنان در خواب شب غرق شدهاند.
هوش مصنوعی: در چشمی که از عشق بیخبر است، عقل مانند غبار میماند و تاریکی شب مانند خیمهای است که لیلی، معشوقه مجنون، در آن قرار دارد.
هوش مصنوعی: هرچقدر که دل انسان تاریک و غمگین باشد، نوشیدن شراب در روز میتواند آن تیرگی را از دل دور کند. همچنین، شراب در شب نیز میتواند به همین شکل تاثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: گفته شده که زندهدلانی که اشک میریزند، صبح که میشود، مانند شمع بیدار میشوند و چهرهشان را از خواب شب پاک میکنند.
هوش مصنوعی: چشمان لطیف تو اگر خواب را کنار بزند، اشک من به مانند نمک در شب روشن خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر ماه نو برای ستارهشناسان نشانهای است که به زیبایی خود در کنار شب میدرخشد.
هوش مصنوعی: چطور میتوانی با چشمانت از خواب شب غافل شوی در حالی که یک جهان پر از نگاههای باز و مانند ستارگان در دسترس است؟
هوش مصنوعی: خوابیدی و بیخبر از دنیای بیرون هستی، مانند خودی که بیتفاوت و سرد است. در این تاریکی و سکوت شب، نفس تو مانند بوی خوش مشک، لطیف و مطبوع نیست.
هوش مصنوعی: در دل شب، لطف و رحمت خداوند بر من فرود آمده است. صائب، چگونه میتوانم از این نعمت و حمایت که در تاریکی شب به من رسید، فاصله بگیرم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.