دید ز خون دلم لاله ستان خاک را
آبله دل شکست شیشه افلاک را
لاله و گل خون کنند بر سر هر شبنمی
گر به گلستان بری روی عرقناک را
تا لب ساغر رسید بر لب و دندان او
سر به ثریا رسید سلسله تاک را
بر دل آیینه ابر سایه دشمن بود
غوطه به خون می دهد باده دل پاک را
این سر خونین کیست، کز نفس آتشین
چشمه خورشید کرد حلقه فتراک را
حسن خداداد را مرتبه دیگرست
باده چه مستی دهد جان طربناک را؟
روزن هر خانه ای در خور وسعت بود
دیده دل روزن است خانه افلاک را
من کیم و کیستم تا سر سوداییم
داغ گذارد به دل لاله فتراک را
گوهر شهوار را مهره گل نشمرد
هر که ز صائب شنید این غزل پاک را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.