خوابیده تر از راه بود راحله ما
در سینه صحراست گره قافله ما
در دامن صحرای ملامت نتوان یافت
خاری که نچیده است گل از آبله ما
دیوانه به همواری ما نیست درین دشت
چون جوهر تیغ است خمش سلسله ما
از تشنه لبی گرد برآریم ز دریا
خون در جگر باده کند حوصله ما
چون سیل، دلیل ره ما جذبه دریاست
محتاج به رهبر نبود قافله ما
ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی
چون فاصله بیت بود فاصله ما
چون زلف، پریشانی ما دور و درازست
کوتاه نگردد به شنیدن گله ما
جا دارد اگر زین غزل تازه نویسند
صائب به لب یار، عزیزان صله ما!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عمیق و پیچیده شاعر نسبت به عشق و جدایی میپردازد. شاعر میگوید که در دشت زندگیاش، قافلهای از احساسات و خاطرات وجود دارد که به سختی میتوان آن را سامان داد. او از به هم ریختگی و دیوانگی در عشق سخن میگوید و بیان میکند که اگرچه از معشوق جدا هستند، اما این جدایی تنها در ظاهر است و عمق رابطهی آنها قابل کتمان نیست. شاعر همچنان به زیباییهای احساساتش اشاره میکند و زندگیش را به دشت و مسیر قافله تشبیه میکند که وابسته به هم، اما در عین حال متنوع و پراکندهاند. در نهایت، بیشتر بر لزوم پذیرش این احساسات و تلاش برای نوشتن و بیان آنها تأکید میکند.
هوش مصنوعی: راحله ما، که در واقع نماد سفر است، در دل صحرا به خواب رفته و این نشاندهندهی وضعیت و حالتی است که ما وقتی به سفر میپردازیم، با چالشها و مشکلاتی مواجه میشویم. گره قافله ما اشاره به موانع و دشواریهایی دارد که در مسیر راه قرار دارد و ممکن است باعث تأخیر یا سختی در سفر ما شود. به عبارت دیگر، ما در راهی هستیم که با وجود خواب رفتن راحلهمان، همچنان باید با چالشها مواجه شویم.
هوش مصنوعی: در بیابان نکوهش، نمیتوان هیچ خار و خسی را پیدا کرد که گل را از زخم ما چیده باشد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد در این دشت، کسی مانند ما نیست که در آرامش و همواری قرار داشته باشد. ما همچون تیغی تیز و برش دار هستیم که در دل این شرایط، ناپایداری و تلاطم را احساس میکنیم.
هوش مصنوعی: اگر از درد تشنگی بگوییم، از عمق دریا نوشیدنی تهیه میکنیم که به دل ما coragem و شجاعت ببخشد.
هوش مصنوعی: مانند سیلی که راه خود را پیدا میکند، قافله ما تحت تأثیر دریا قرار دارد و به راهنما نیازی ندارد.
هوش مصنوعی: ما از تو ظاهراً جدا هستیم، اما از نظر معنا و احساس نه. همچون فاصلهای که بین دو بیت وجود دارد، فاصله ما نیز تنها ظاهری است.
هوش مصنوعی: زلفهای ما به قدری به هم ریخته و پیچیدهاند که هرچه دربارهی ناراحتیمان بگوییم، کوتاه نخواهد شد.
هوش مصنوعی: شایسته است که اگر کسی بخواهد از این غزل جدید بنویسد، به زیبایی لب یار و محبت عزیزان ما اشاره کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فریاد نخیزد ز دل پر گله ما
نبود چو جرس هرزه درا آبله ما
هر جا که زند نشتر خاری مژه بر هم
خون دشنه کشد از جگر آبله ما
فریاد ازین برق نگاهان که نکردند
[...]
طی می شود از مصرع آهی گلهٔ ما
طالع به وصال تو نویسد صلهٔ ما
یاران سبک سیر، رسیدند به منزل
چون نقش قدم، مانده به جا قافلهٔ ما
شایستهٔ برق است به صحرای ملامت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.