دستی که شد به گردش پیمانه آشنا
دیگر نشد به سبحه صد دانه آشنا
میزان عدل میل به یک سو نمی کند
عارف بود به کعبه و بتخانه آشنا
بر نقطه دل است چو پرگار سیر من
این مرغ قانع است به یک دانه آشنا
هر جا شراب هست، غم آشنا مخور
بیگانه می شود به دو پیمانه آشنا
زان لب همین نظاره خشکی است رزق من
باشد بخیل تا به در خانه آشنا
امروز داغ لاله رخان نیست چشم من
با آتش است کشتی پروانه آشنا
تا بر سر که سایه کند چتر داغ عشق
این آفتاب نیست به هر خانه آشنا
دیگر دلم ز زخم نمایان کمر نبست
تا شد به زلف و کاکل او شانه آشنا
شد نفس بد گهر ز مدارا گزنده تر
ز احسان نمی شود سگ دیوانه آشنا
بی دردسر به کعبه مقصود می رسد
هر سر که شد به صندل بتخانه آشنا
روشن کند سواد خط سرنوشت را
چشمی که گشت با خط پیمانه آشنا
روشن کند سواد خط سرنوشت را
چشمی که گشت با خط پیمانه آشنا
پرهیز نیست اهل خرابات را ز هم
دست سبوست با لب پیمانه آشنا
تا دل ز شوق آب نگردد، نمی شود
زین نه صدف به گوهر یکدانه آشنا
عقل است سنگ راه، و گرنه به یک نظر
اطفال می شوند به دیوانه آشنا
نقش کسی درست نشیند که چون نگین
باشد درین بساط به یک خانه آشنا
صائب ز آشنایی عالم کناره کرد
هر کس که شد به معنی بیگانه آشنا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تجربیات و آشناییهای عارفانه و معنوی است. شاعر از نشانههای عشق و دلدادگی میگوید و اهمیت آشنایی با عشق و مینوشی را بررسی میکند. او به تردیدها و محدودیتهای عاطفی اشاره میکند و میگوید که در دنیای عشق، آشنایی و شناخت عمیق از عشق و زندگی اهمیت دارد. احساسات و دردهای ناشی از عشق در قالب تصاویری زیبا و نمادین بیان شده است. در نهایت، پیام شعر این است که آشنایی معنوی و عشق واقعی تنها راه رسیدن به حقیقت و شناخت عمیقتر است.
هوش مصنوعی: دستی که با پیمانه و نوشیدن آشنا شد، دیگر با ذکر و نیایش و دانههای تسبیح آشنا نخواهد بود.
هوش مصنوعی: عدالت همواره به یک سمت نمیچرخد؛ حتی اگر فردی عارف باشد و با مکانهای مقدس و غیرمقدس آشنا گردد، باز هم جایگاه حقیقی را باید شناخت.
هوش مصنوعی: دل من مانند نقطهای است که در آن به دور میچرخم. این پرندهای که درونم است، تنها به یک دانه آشنا راضی و قانع است.
هوش مصنوعی: هر کجا که مشغول لذت و شادمانی هستی، از غم و اندوه دوری کن، زیرا این غم باعث میشود که راحتی و شادابی را از دست بدهی.
هوش مصنوعی: از آن لبها و نگاهها، همین که خشک و بیمزه است، به عنوان روزی من کافی است. بیرحم و بخیل، تا زمانی که به در خانهی آشنا برسم.
هوش مصنوعی: امروز خبری از زیباییهای گلهای لاله نیست، اما چشمانم در ناراحتی غوطهورند و همچون پروانهای به شوق آشنایی میسوزند.
هوش مصنوعی: عشق مانند یک آفتاب داغ است که سایهاش بر سر هیچکس نمیایستد و این احساس نمیتواند به هر خانهای راه یابد و برای همه آشنا شود.
هوش مصنوعی: دل دیگر از زخمهای نمایان و عمیق آزار نمیبیند، تا وقتی که موهای او در آغوشم قرار بگیرد و حس خوب آشنایی را به من بدهد.
هوش مصنوعی: نفس پست و بدخواه، با مدارا و سازش، خطرناکتر از خودخواهی است؛ چون حتی محبت و خوبی هم نمیتواند دلی دیوانه را به دوستی متوجه کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که با رویکرد صمیمی و بدون دغدغه به معبود و هدف اصلی خود نزدیک شود، به راحتی به هدفش میرسد، همانطور که کسی که با معرفت به بتخانه میرود، به مقصدش میرسد.
هوش مصنوعی: چشمی که با نشانهها و علامتهای زندگی آشنا شده، میتواند به درک و فهمی روشن از آینده و سرنوشت دست پیدا کند.
هوش مصنوعی: چشمی که با نشانه های زندگی آشنایی دارد، میتواند مسیر و سرنوشت خود را بهتر درک کند و روشنایی به آن ببخشد.
هوش مصنوعی: اهل خراباتیها از تماس و ارتباط با یکدیگر پرهیز نمیکنند، چرا که آنها با دنیای نوشیدنیها و لذتها آشنا هستند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل از شوق و عشق لبریز نشود، نمیتوان به راز و زیباییهای درونی دست یافت و به گوهر نایابی دسترسی پیدا کرد.
هوش مصنوعی: عقل مانند سنگی در مسیر زندگی است و اگر عقل نبود، حتی بچهها هم به راحتی و با یک نگاه میتوانستند با دیوانگان آشنا شوند.
هوش مصنوعی: کسی که مانند نگین در این جمع قرار بگیرد، نباید به تنهایی در یک خانه غریبه باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به عمق معنا و مفهوم آشنا شود، از دنیا و آشناییهای سطحی فاصله میگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.