پوشیده گر به زلف کنی روی خویش را
آخر چسان نهفته کنی بوی خویش را؟
بی اختیار بوسه بر آیینه می زنی
گر بنگری به دیده من روی خویش را
ریزد ز عطسه مغز غزالان چین به خاک
گردآوری اگر نکنی بوی خویش را
شیرازه هزار دل پاره پاره است
از شانه تار و مار مکن موی خویش را
جوهر بس است سبزه شمشیر آبدار
زحمت مده به وسمه دو ابروی خویش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت احساسات مرتبط با عشق و خودآگاهی میپردازد. شاعر از معشوقه خود میخواهد که زیباییاش را پنهان نکند و در عین حال نمیتواند از عشق و جاذبههای او دوری کند. او به تأثیرات عشق بر قلبها و احساسات اشاره میکند و همچنین نگرانیاش را از آسیبهای ناشی از عشق بیان میکند. در نهایت، شاعر زیباییهای ظاهری را به ذاتی و درونی پیوند میزند و از آنها میخواهد از سختیهای ظاهری دوری کند و به ندای دل گوش دهند.
هوش مصنوعی: اگر موهایت را بر روی صورتت بپوشانی، چگونه میتوانی بوی خود را پنهان کنی؟
هوش مصنوعی: اگر به چشمان من نگاه کنی، ناخواسته بر روی آیینه بوسه میزنی، زیرا تصویر خود را در چشمان من میبینی.
هوش مصنوعی: عطر مغز غزالان چین بر اثر عطسه به زمین میریزد، اگر نتوانی بوی خود را جمعآوری کنی.
هوش مصنوعی: دلهای شکسته و پریشان را نمیتوان با تنش و ناراحتی بیشتر کرد، پس لطفاً موهای خود را به هم نریز تا اوضاع بدتر نشود.
هوش مصنوعی: دیگر نیازی به تلاش زیاد برای زیبا کردن خودت نیست، چرا که زیبایی واقعی و ارزشمندی در وجود خودت نهفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.