هر چند که مهر شرم بر درج دهن داری
چون غنچه به زیر لب صد رنگ سخن داری
در هر گره ابرو صد عقده گشا پنهان
در هر نگه پنهان صد چشم سخن داری
مژگان تو بی مطلب از جای نمی جنبد
قصد دل مجروحی هر چشم زدن داری
هر چند چو آیینه یک حرف نمی گویی
صد طوطی خامش را سرگرم سخن داری
هر چند که دندان کند از سیب نمی گردد
دندان هوس را کند از سیب ذقن داری
چون شام غریبان است دلگیر سر زلفت
هر چند که رخساری چون صبح وطن داری
هر چند که محجوبی چون فاخته صد عاشق
در زیر قبا پنهان ای سرو چمن داری
تو کز شکن هر زلف بر هم شکنی قلبی
کی فکر دل عاشق ای عهدشکن داری؟
از نام برآوردی در ننگ فرو بردی
ای دشمن نام و ننگ دیگر چه به من داری؟
از عکس خود ای طوطی غافل شده ای ورنه
با خویش سخن داری با هر که سخن داری
چون لاله برافروزی صحرای قیامت را
با خویش اگر داغی در زیر کفن داری
تا نگذری از دعوی چون موج درین دریا
دایم ز رگ گردن در حلق رسن داری
تا سرکش و بدخویی در دوزخ جانسوزی
نقدست بهشت تو گر خلق حسن داری
چون زلف پریشانگرد با شانه کجا سازی؟
صد عاشق خونین دل در ناف ختن داری
این آن غزل فانی است صائب که همی گوید
در هر شکن زلفی صد زلف شکن داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و رازآلودگی معشوقهاش اشاره میکند. او با استفاده از تصاویری نمادین، ویژگیهای ظاهری و معنوی معشوق را توصیف میکند و نشان میدهد چگونه این زیباییها باعث جذب عاشقان و شیفتگان شده است. شاعر میگوید که معشوقه حتی با سکوت و بدون گفتن یک کلمه، میتواند احساسات عمیقی را در دل عاشق ایجاد کند. همچنین از پنهانکاری معشوقه در بیان عشق و احساساتش سخن میگوید و احساسات بیپایان و درگیریهای عاشقانه را به تصویر میکشد. در نهایت، شاعر از دشواریها و رنجهایی که عشق برای او به ارمغان آورده، سخن میگوید و به پیچیدگیهای روابط عاشقانه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هرچند که تو از گفتن حرفهای زیبا شرمندهای، اما مانند غنچهای که زیر لب دارد، در دل سخنان رنگارنگی داری.
هوش مصنوعی: در هر حالت ابروهایت، رازها و مشکلاتی نهفته است که میتواند حل شود. و در هر نگاه تو، سخنانی پنهان وجود دارد که خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: مژگان تو بدون دلیل از جایش حرکت نمیکند، چون هر بار که چشم میزنی، قصد دل زخمیام را میکنی.
هوش مصنوعی: هرچند تو در سکوتی مانند آیینه، هیچ حرفی نمیزنی، اما با همین سکوتت، باعث میشوی که ده طوطی خاموش سرگرم گفتگو شوند.
هوش مصنوعی: هرچند که دندان به سیب آسیب برساند، اما آرزوی دندان همواره از سیب میگذرد.
هوش مصنوعی: دل من در حالتی غمگین و ناراحت است، مانند شبهایی که تاریکی در آن حاکم است. حتی با وجود اینکه تو چهرهای روشن و زیبا مثل صبح داری، اما به خاطر زلفهای تو دلم پر از نگرانی و ناراحتی است.
هوش مصنوعی: هرچند که تو همچون فاختهای در بین عاشقانت پنهان هستی، ای درخت سرو باغ، تو همه آنها را در زیر سایهی خود نگهداری.
هوش مصنوعی: وقتی تو با زلفهای درهمریختهات دلربایی میکنی، آیا به دل عاشقانی که دلبستهات هستند، فکر میکنی؟
هوش مصنوعی: ای دشمن، تو با نامی که از من برداشتی، در ذلت و ننگ فرو رفتی. حالا دیگر چه کاری با من داری؟
هوش مصنوعی: ای طوطی، تو از تصویر خود غافل شدهای وگرنه وقتی با دیگران صحبت میکنی، میتوانی با خودت نیز گفتگو کنی.
هوش مصنوعی: اگر مانند لاله در روز قیامت درخشندگی و زیبایی داشته باشی، اما در درون خود داغی و غمی پنهان داشته باشی، این زیبایی نمیتواند تو را از آن درد نجات دهد.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی از دعوا و جدلها عبور کنی، باید مانند موج دریا از مشکلات بگذری، در غیر این صورت همیشه در دام و تنگنای ناراحتیها و مشکلات خواهی بود.
هوش مصنوعی: اگرچه در دوزخ سختی و عذاب وجود دارد، اما بهشت تو با داشتن زیباییهای دلنشین و جذاب، ارزش این رنجها را دارد.
هوش مصنوعی: با شانه چگونه میتوانی زلف پریشان و درهمبرهم را مرتب کنی؟ تو در ختن (شهری در چین) عاشقانی که دلشان خونین است، داری و تعداد آنها بسیار است.
هوش مصنوعی: این غزل از صائب به بیان زیبایی و ظرافت زلفهای محبوب اشاره دارد و میگوید که هر زلفی که به گونهای شکسته و زیباست، یادآور زلفهای دیگری است که در این زیبایی و دلربایی با هم یکی هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.