صفای وقت درین خاکدان چه می خواهی؟
گهر ز دامن ریگ روان چه می خواهی؟
برون ز عالم رنگ است اگر نشاطی هست
تو ساده دل ز بهار و خزان چه می خواهی؟
نکرده جمع دل خویش، غنچه از هم ریخت
فراغبال درین بوستان چه می خواهی؟
برات رزق تو بر آسمان نوشته خدا
تو از زمین سیه کاسه نان چه می خواهی؟
تویی طبیب و دو عالم دو چشم بیمارست
علاج درد خود از دیگران چه می خواهی؟
نکرد کعبه به سنگ نشان ترا ره دان
به این شعور، تو از بی نشان چه می خواهی؟
برای سرکشی نفس عقل در کارست
ترا که گرگ شبان شد چه می خواهی؟
نمی شود نکند عشق داغ عالم را
ز آفتاب قیامت امان چه می خواهی؟
ز آسمان و زمین شکوه می کنی شب و روز
چه داده ای به زمین، ز آسمان چه می خواهی؟
خلاصه دو جهان در وجود کامل توست
تو شوخ چشم ازین و ازان چه می خواهی؟
غبار لازمه آسیا بود صائب
امان ز حادثه آسمان چه می خواهی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی غنای زندگی و جستجوی معنا میپردازد. او از پرسشهای فلسفی و وجودی شروع میکند و به مخاطب میگوید که در این دنیا از چه چیزهایی در جستجوی است. او به یادآوری میآورد که چیزهای مادی و ظاهری مانند دانههای ریز و نانهای زمینی در نهایت نمیتوانند به واقعیت عمیقتری از زندگی پاسخ دهند. شاعر به این نکته اشاره میکند که روح انسان در جستجوی عشق و حقیقت است و نمیتوان از دیگران انتظاری داشت که پاسخگوی دردهای خود باشند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که تمام آنچه در دو جهان وجود دارد در وجود خود انسان نهفته است و همه چیز در یک بُعد عمیقتر از زندگی قابل درک است. همچنین اشاره میکند که زندگی پر از چالشها و حوادث است و باید از آنها گذر کرد.
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از مشکلات و بیوفایی است، چه چیزی را جستجو میکنی؟ آیا میخواهی از چیزهایی که به سرعت از دست میروند و ارزش پایدار ندارند، بهرهمند شوی؟
هوش مصنوعی: اگر حالتی از شادی وجود دارد، از دنیای رنگها فراتر است. ای دل سادهات، چرا به بهار و خزان دلخوشی میکنی؟
هوش مصنوعی: اگر دل خود را جمع نکردهای، مانند غنچهای که در حال باز شدن است و به سرخی میافتد، در این باغ چه چیزی را میخواهی؟
هوش مصنوعی: خداوند روزی تو را در آسمان تعیین کرده است، پس تو که از زمین ناراحت و نگران سرنوشت خود هستی، دنبال نان چه میگردی؟
هوش مصنوعی: تو پزشک و درمانگر هر دو عالم هستی، اما چشمان بیمار من به تو نیاز دارد. چگونه میتوانی از دیگران برای درمان درد خود کمک بخواهی؟
هوش مصنوعی: کعبه به سنگ علامتی برای تو قرار نداده است. با این درک عمیق، تو که خود را گم کردهای، چه انتظاری از نشانههای بیمعنا داری؟
هوش مصنوعی: وقتی نفس اماره بر عقل غلبه کند، اوضاع دگرگون میشود؛ مانند زمانی که گرگ به جای چوپان ظاهر شود. در چنین حالتی، چه انتظاری میتوان داشت؟
هوش مصنوعی: عشق نمیتواند به آسانی از داغ و گرمای جهان بگذرد. پس چه چیزی در انتظار توست؟
هوش مصنوعی: شما همیشه از آسمان و زمین گله و شکایت می کنید، اما باید بپرسید که در قبال زمین چه احساسی دارید و از آسمان چه انتظاراتی دارید؟
هوش مصنوعی: خلاصه و جوهر دو دنیا در وجود کامل تو نهفته است. تو آدمی بازیگوش و دلنشینی، پس از هر چیزی که میخواهی، لذت ببر.
هوش مصنوعی: گرد و غبار همیشه بخشی از زندگی و چرخش روزگار است. صائب، از تو چه میخواهی در حالی که بهار به حادثههای آسمانی و دنیوی وابسته است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.