مکش چو تنگدلان آه از پریشانی
که دل ز حق شود آگاه از پریشانی
دلِ چو آینه زان رندِ پاکباز طلب
که نیست در جگرش آه از پریشانی
دهد به بادِ فنا آنچه جمع آورده است
اگر غنی شود آگاه از پریشانی
کدام درد به این درد میرسد که کسی
به دردِ خود نبرد راه از پریشانی؟
نمانده است به دستم ز تار و پود حیات
به غیرِ آهِ سحرگاه از پریشانی
ز خرمنی که به عمرِ دراز کردم جمع
نمانده غیرِ پرِ کاه از پریشانی
کمالِ فقر همین بس که ایمن است فقیر
ز شورچشمیِ بدخواه از پریشانی
همان که راه نموده است توشه خواهد داد
مکن ملاحظه در راه از پریشانی
به سیمِ قلب چو یوسف فروختند مرا
برادران به لبِ چاه از پریشانی
نسیمِ سنبلِ فردوس روح تازه کند
ملول کی شود آگاه از پریشانی؟
اگر چه هست ولینعمتی چو خورشیدش
همان خورد دلِ خود ماه از پریشانی
مساز دامنِ زلفِ دراز خود را جمع
که دستِ من شده کوتاه از پریشانی
نماز و روزه منعّم نمیرسد صائب
به آهونالهٔ جانکاه از پریشانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ابراز درد و پریشانی انسانها میپردازد و احساسات عمیق فردی را در مواجهه با مشکلات زندگی به تصویر میکشد. شاعر به تنگدلان اشاره میکند که در دل خود درد و پریشانی دارند و دلهایشان باید پاک و بیغش باشد. او به جمع آوری داراییها و چیزهای مادی اشاره میکند، ولی میگوید که اینها اگر به معرفت و غنا نرسند، به باد فنا میروند. او بیان میکند که هیچ دردی به اندازهی درد خود فرد قابل مقایسه نیست و در نهایت به ناامیدی از دنیا و مایوس شدن از زهد و عبادت متوسل میشود. در این شعر، گله و شکایت از تقدیر و نااطمینانی از آینده به وضوح حس میشود.
هوش مصنوعی: نگذار که افرادی که دل و دماغ ندارند، از روی نگرانی ناله کنند، زیرا دل انسان زمانی که به حقیقت پی میبرد، از این اضطرابها آگاه میشود.
هوش مصنوعی: دل مانند آینهای است که آن رند پاکباز را میجوید، زیرا در دل او نشانهای از ناراحتی و بیقراری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به ثروت و داراییهای خود دلبستگی زیادی داشته باشد و نگران از دست دادن آنها باشد، در نهایت تمام آنچه که جمع کرده، به باد میرود. اما اگر فردی به واقعیات دنیا و ناپایداری آن دقت کند، غنی میشود و از پریشانیهای خود آگاه میشود.
هوش مصنوعی: کدام درد را میتوان پیدا کرد که به این درد برسد، زمانی که کسی در خوشحالی خود، توان مقابله با پریشانی را ندارد؟
هوش مصنوعی: در زندگی، چیزی جز ناامیدی و حسرت نتوانستهام پیدا کنم و تنها چیزی که باقی مانده، آه و نالهای در سحرگاه است که از دلم در میآید.
هوش مصنوعی: از تمام تلاشها و زحماتی که در طول عمرم کشیدم، چیزی جز چند پر کاه باقی نمانده است و این نشان از بینظمی و پریشانی است.
هوش مصنوعی: فقر به گونهای است که فقیر از گزند نظرات و حسادتهای بدخواهان در امان است و این خود نشانهای از کمال فقر به شمار میرود.
هوش مصنوعی: کسی که تو را به راه رهنمون کرده است، در ادامه مسیر نیز به تو کمک خواهد کرد. بنابراین، نگران نباش و از سختیها و آشفتگیهای راه نترس.
هوش مصنوعی: مرا مانند یوسف به قیمت ناچیز در دلِ دلتنگی و درد به برادرانم فروختهاند و این احساس در من مانند آبی است که در چاه میافتد.
هوش مصنوعی: نسیم خوشبو و لطیف از گلهای بهشتی، جان را شاداب میکند. آیا کسی که غمگین و پریشان است، از این شادی و تازگی آگاه میشود؟
هوش مصنوعی: اگرچه این نعمت مثل خورشید وجود دارد، اما دل ماه نیز از پریشانی رنج میبرد.
هوش مصنوعی: موهای بلندت را جمع کن که دستم از دلواپسی و آشفتگی کوتاه شده است.
هوش مصنوعی: عبادتهایی مانند نماز و روزه به تنهایی نمیتوانند مشکلات و ناراحتیهای عمیق روحی را حل کنند. فقط گفتن درد و غصه و ناله کردن از پریشانی زندگی کافی نیست و نیاز به تغییرات اساسیتر داریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.