نیی که جیب و کنار از شکر کند خالی
به ناله صد دل خونین جگر کند خالی
فغان که نیست درین بحر آنقدر وسعت
که چون صدف دل خود را گهر کند خالی
به روز معرکه از تیغ رو نگرداند
کسی که قالب خود چون سپر کند خالی
نه در محبت دنیاست چشم من گریان
که جای گوهر عبرت نظر کند خالی
دهد ز سیل فنا پشت خویش بر دیوار
کسی که خانه ز خود پیشتر کند خالی
ملول نیست دل عارف از گذشتن عمر
که دل ز ناله جرس در سفر کند خالی
زبان سبک نکند دل ز شکوه عاشق را
چو شمع دل به گرستن مگر کند خالی
کشد چگونه به سر شیشه را تنک ظرفی
که یک پیاله به خون جگر کند خالی
ز وصل بحر گرانمایه پر گهر گردد
ز فکر پوچ حبابی که سر کند خالی
فغان که نیست درین باغ نغمه پردازی
که غنچه کیسه خود را ز زر کند خالی
مرو ز حلقه ذکر خدا برون زنهار
که دل چو سبحه ز صد رهگذر کند خالی
به غیر آه مرا نیست همدمی صائب
که غنچه دل به نسیم سحر کند خالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و دردهای روحی میپردازد. شاعر از خالی شدن دل و جیب خود از محبت و نعمتهای عشق مینالد. او معایب دنیا و فقدان عمق واقعی محبت را بیان میکند و به صورت استعاری از "خالی" بودن میگوید، به ویژه در رابطه با زیبایی و معنا. شاعر همچنین از گذران عمر و درد فراق سخن میگوید و به اهمیت زنده نگهداشتن یاد خدا اشاره میکند. در نهایت، او خود را تنها در این احساسات پیدا میکند و با اعتماد به نفس از مشکلات و ناتوانیها سخن میگوید.
هوش مصنوعی: اگر در زندگیات از شکر و شیرینی خالی باشی، به یقین با دل پر درد و نالههای بیپایان، احساس تنهایی و فقدان عمیق را تجربه خواهی کرد.
هوش مصنوعی: آهای من! دریغ که در این دریا آنقدر گنجایش نیست که دل مثل صدف، بتواند مروارید خود را خالی کند و بگذارد.
هوش مصنوعی: در روز نبرد، کسی که خود را به عنوان سپر قرار دهد و از تیغ نترسد، اجازه نمیدهد که به او آسیب برسد.
هوش مصنوعی: چشم من به خاطر عشق در دنیا گریان نیست، بلکه به این دلیل است که جای جواهر عبرتها خالی است و نمیتواند چیزی جز این را ببیند.
هوش مصنوعی: زندگی مانند سیلی است که میتواند همه چیز را ویران کند. اما کسی که قبل از دیگران خانهاش را خالی کند، میتواند از این ویرانی در امان بماند.
هوش مصنوعی: دل عارف از گذر زمان ناراحت نیست، چون دل او از صدای زنگ جرس در مسیر سفر پر است.
هوش مصنوعی: دل عاشق از شکایت چیزی نمیگوید، مثل شمع که در برابر آتش نمیتواند بینوا باشد و تنها میتواند با گدازش، خالی شدنش را نشان دهد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوان شیشهای را که تنها یک پیاله از خون دل در آن است، خالی کرد؟
هوش مصنوعی: از پیوند با دریای باارزش، گوهرها به دست میآید، در حالی که اندیشههای بیمحتوا مثل حبابی هستند که به زودی خالی میشوند.
هوش مصنوعی: آه که در این باغ، هیچ خوانندهای نیست تا غنچه را از کیسه خود پر از طلا کند و به طراوت بیاورد.
هوش مصنوعی: از یاد خدا دور نشو، زیرا دل مثل تسبیح است که اگر از وادی یاد او خارج شود، به راحتی از راههای مختلف تهی و خالی میشود.
هوش مصنوعی: من تنها همدمم آه و نالهی خودم است، زیرا دل سرشار از احساساتم در نسیم صبحگاهی به سوی آزادی پر میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.