عقل و هوش و دین نگردد جمع با دیوانگی
خانه پردازست چون سیل فنا دیوانگی
ابر را خورشید تابان زود می پاشد ز هم
کی شود پوشیده در زیر قبا دیوانگی؟
چون قلم برداشته است از مردم دیوانه حق؟
از ازل گر نیست ترخان خدا دیوانگی
هر سرایی را به معماری حوالت کرده اند
خانه زنجیر را دارد بپا دیوانگی
نیست از یکسر اگر جوش گل و جوش جنون
چون بهاران می کند نشو و نما دیوانگی؟
در تلاش بستر نرم است عقل شیشه دل
می کند از سنگ طفلان متکا دیوانگی
چون درآرم پای در دامن، که بیرون می کشد
هر نفس از خانه ام چون کهربا دیوانگی
داغ دارد صحبت برق و گیاه خشک را
صحبت گرمی که ما داریم با دیوانگی
روشناس عالمی گرداندش چون آفتاب
هر که را چون سایه افتد در قفا دیوانگی
صیقلی دارد درین غمخانه هر آیینه ای
می دهد آیینه دل را جلا دیوانگی
پیش چشم ساده لوحان پنجه شیرست نقش
کی نهد پهلو به روی بوریا دیوانگی؟
ذوق مستی اولی دارد ولی بی آخرست
خوش بود از ابتدا تا انتها دیوانگی
صحبت خاصی است با هر ذره ای خورشید را
شورشی دارد به هر مغزی جدا دیوانگی
بی دماغان را دماغ گفتگوی عقل نیست
چاره این هرزه گو مستی است یا دیوانگی
رتبه دیوانگی بالاتر از ادراک ماست
ما تهی مغزان کجاییم و کجا دیوانگی
عقل طرح آشنایی با جهان می افکند
آشنا را می کند ناآشنا دیوانگی
روی ننماید به هر ناشسته رویی همچو عقل
سینه ای چون صبح خواهد رونما دیوانگی
زور غیرت می گشاید بندبندم را ز هم
می گشاید هر کجا بند قبا دیوانگی
بی رگ سودا دماغی نیست در ملک وجود
با جهان عام است چون لطف خدا دیوانگی
صورت آرایی نگردد جمع با عشق غیور
راه بسیارست از فرهاد تا دیوانگی
این جواب مصرع اوجی که وقتی گفته بود
پادشاهی عالم طفلی است یا دیوانگی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی رابطه میان عقل، دیوانگی و عشق میپردازد و نشان میدهد که چگونه دیوانگی میتواند جهان را از طریق نگاهی متفاوت و عمیقتر دگرگون کند. شاعر معتقد است که عقل و دین نمیتوانند با دیوانگی جمع شوند، زیرا دیوانگی همچون سیل و طوفان است که همه چیز را در مینوردد. او به قدرت دیوانگی اشاره میکند که میتواند حقایق را آشکار کند و انسانها را از قید و بندهای عقل آزاد کند. در این راستا، دیوانگی به یک نوع درک برتر و بینظیر از زندگی تبدیل میشود که در نگاه سادهلوحان قابل مشاهده نیست. در پایان، شاعر به این نتیجه میرسد که دیوانگی، به عنوان یک حالت خاص از وجود، در واقع میتواند مراتب بالاتری از ادراک انسانی را نشان دهد و ژرفای عشق و زندگی را به تصویر بکشد.
هوش مصنوعی: عقل، فهم و دین هرگز با دیوانگی در کنار هم قرار نمیگیرند، زیرا دیوانگی مثل سیل فنا و نابودی است که همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: ابر به سرعت با تابش خورشید از هم میپاشد. دیوانگی چه زمانی میتواند زیر Cloak پنهان شود؟
هوش مصنوعی: چرا حق از دیوانگان نمینویسد؟ اگر از ابتدای زمان هم خدا دیوانه بوده باشد.
هوش مصنوعی: هر مکانی را به سازندهاش سپردهاند، اما خانهای که در آن زنجیر است، در زمان جنون به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: اگر از ابتدا جوش و خروش عشق و دیوانگی وجود نداشته باشد، چه فایدهای دارد که مثل بهار به شکوفایی و رشد بپردازد؟
هوش مصنوعی: انسان در پی آسایش و راحتی است، اما عقل و دل او به سختیها و چالشها میاندیشند. در این میان، احساساتی که شاید به نظر بیپایه بیایند، به نوعی سرپناه و پشتیبانی برای روح و روان او به حساب میآیند.
هوش مصنوعی: زمانی که پایم را در دامن وارد میکنم، هر نفس که بیرون میروم، به همان اندازه کهربا، دیوانهوار از خانهام بیرون میبرد.
هوش مصنوعی: صحبت از برق و گیاه خشک شاید به نظر داغ و جدی بیاید، اما ما گفتگوهایی داریم که بسیار گرمتر و پرشورتر است؛ گفتگوهایی که ناشی از عشق و دیوانگی ماست.
هوش مصنوعی: هر کس که مانند خورشید درخشان و دانا باشد، میتواند اطرافیانش را روشن کند و به رشد و آگاهی برساند. اما اگر کسی در کنار او قرار گیرد و از نور او به دور بماند، به نوعی به دیوانگی و سردرگمی دچار میشود.
هوش مصنوعی: در این مکان پر از غم، هر آینهای درخشش و زیبایی خاصی دارد و این به دل دیوانه کمک میکند تا روشنتر و زندهتر شود.
هوش مصنوعی: در دید سادهدلها، شیر همچون پنجهای قدرتمند است. اما کیست که در این وضعیت خامدستانه، دیوانگی را بر پهلوهای فرش سادهای بگذارد؟
هوش مصنوعی: مستی و خوشی در آغاز بسیار لذتبخش است، اما اگر این حالتی دائمی شود، ممکن است خوب نباشد. بهتر این است که دیوانگی و خوشحالی از اول تا آخر زندگی همراه ما باشد.
هوش مصنوعی: هر قسمتی از خورشید با خود شور و شوقی خاص دارد و هر ذرهای از آن میتواند در ذهنهای مختلف، جنون و دیوانگی ایجاد کند.
هوش مصنوعی: افرادی که عقل و فهم ندارند، نمیتوانند در مورد مسائل عقلانی صحبت کنند. راه حل این وضعیت، صحبتهای بیهوده و ناپسند است که نشان از بیخود بودن یا جنون آنها دارد.
هوش مصنوعی: دیوانگی جایگاهی فراتر از فهم و درک ما دارد. ما که از دانش و آگاهی کمتری برخورداریم، نمیدانیم در کجا قرار داریم و دیوانگی در کدام نقطه است.
هوش مصنوعی: عقل میخواهد با طرحی به ما کمک کند تا جهان را بشناسیم، اما در این راه، به جای آشنایی، فرد آشنا را دچار ناآشنایی و سردرگمی میکند. این نشان میدهد که گاهی عقل ما به جای هدایت، ما را به بیراهه میبرد.
هوش مصنوعی: هر چهره ناپاکی نمیتواند خود را نشان دهد، اما عقل مانند سینهای روشن مثل صبح، دیوانگی را به نمایش خواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: درست است که غیرت و احساس قوی من، باعث میشود که تمام زنجیرها و محدودیتهایم از هم جدا شود و در هر جا که مشکلی وجود دارد، دیوانگی من را آزاد کند.
هوش مصنوعی: بدون داشتن احساسات و عشق، هیچ چیز از وجود واقعی در این دنیا نمیتواند به وجود بیاید. مانند رحمت خداوند که در عین دیوانگی، جهانی وسیع و زیبا خلق کرده است.
هوش مصنوعی: زیبایی و عشق پایدار فقط به ظواهر محدود نمیشود، بلکه عشق واقعی مسیرهای زیادی را میطلبد و از عشق فرهاد تا دیوانگی میتواند ادامه پیدا کند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که پادشاهی در دنیای ما در واقع چیزی بیشتر از یک بازی کودکانه یا یک حالت دیوانگی نیست. به عبارت دیگر، برتری و قدرتی که در حکومت و سلطنت وجود دارد، میتواند سطحی و بیمحتوا جلوه کند، مثل یک بازی که کودکان انجام میدهند یا رفتارهایی که از دیوانگان سر میزند. در اینجا، به نوعی بر ناپایداری و غیرواقعی بودن مقامهای بلندمرتبه اشاره شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.