در گلویم اشک رنگارنگ می گردد گره
کاروان در راههای تنگ می گردد گره
نیست آغوش فلاخن جای لنگ سنگ را
در سر مجنون کجا فرهنگ می گردد گره؟
از تراوش زخم اگر مانع شود خوناب را
شکوه هم در سینه های تنگ می گردد گره
بعد عمری چون صدف گر قطره آبی خورم
در گلوی تشنه ام چون سنگ می گردد گره
در بیابانی که من چون گردباد افتاده ام
راه می پیچد به خود، فرسنگ می گردد گره
نعره از مستان تراوش می کند بی اختیار
نغمه کی در ساز سیر آهنگ می گردد گره؟
در کمان پیوسته می آید مرا بر سنگ تیر
در دهان حرف من دلتنگ می گردد گره
لنگر طاقت حریف خرده اسرار نیست
این شرار شوخ کی در سنگ می گردد گره؟
پیچ و تابی موی آتشدیده را لازم بود
گردرویش زان خط شبرنگ می گردد گره
از دل خونگرم من دامن کشیدن مشکل است
نقش بر آیینه ام چون زنگ می گردد گره
مرغ را در بیضه بال و پر گشودن مشکل است
فکر صائب در زمین تنگ می گردد گره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و تضادهایی میپردازد که در زندگی وجود دارد. گوینده از درد و رنجی که در نهایت به گرههایی درونی تبدیل میشود، سخن میگوید. او به عواطف شدید، جدایی و مشکلات اشاره میکند که در مسیر زندگی به وجود میآیند و ارتباط آنها با طبیعت و عناصر دیگر را به تصویر میکشد. توصیفاتی از غم و ناامیدی، به همراه تصاویری از احساسات عمیق و پیچیده، نشاندهندهٔ وضعیت درونی گوینده است. این گرهها در واقع نمادهای مشکلات و چالشهایی هستند که او با آنها روبهرو شده و به دنبال یافتن راهی برای رهایی از آنهاست.
هوش مصنوعی: در گلویم اشکهایی با رنگهای مختلف جمع میشود و کاروان در مسیرهای باریک دچار مشکل میشود و به بنبست میرسد.
هوش مصنوعی: آغوش فلاخن، جایی برای نگهداشتن سنگ ندارد، پس در دل مجنون کجاست؟ گره فرهنگ در کجا شکل میگیرد؟
هوش مصنوعی: اگر زخمها نتوانند خون خود را خارج کنند، درد و اندوه در دلهای پر از حبس به وجود میآید و تشدید میشود.
هوش مصنوعی: پس از سالها انتظار و تلاش، اگر حتی یک قطره آب هم به گلوی تشنهام برسانند، به شدت سخت و بیاحساس میشوم، مانند سنگی که به سختی شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: در جایی که من مانند یک گردباد در حال حرکت هستم، مسیرها به هم پیچیده و چنان به هم درهم میشوند که فاصلهها گویی در گرههای پیچیده فرو میروند.
هوش مصنوعی: آوای شاد و شوری که از مستی برمیخیزد، بیاختیار و طبیعی است. وقتی آهنگ زندگی به جریان میافتد، چه زمانی دیگر در دل ساز و نغمه میپیچد؟
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی از احساسات و وضعیتهای درونی اشاره دارد. گویا فردی در حال کشمکش با افکار و احساسات خود است. آنچه در درون او بارها مرور میشود، به او تیری از ناامیدی و دلتنگی میزند، به طوری که کلماتش به سختی بر زبان میآید و نمیتواند به راحتی از احساساتش صحبت کند. این تصویر به ما احساسی از نابسامانی و درگیری عاطفی را میدهد.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که نیرو و توان حریف به سادگی نمیتواند در برابر مشکلات و چالشها باقی بماند. نکتهای ظریف در اینجا مطرح شده که اگر چه حریف ممکن است به نظر مستحکم بیاید، اما در واقع نمیتواند به راحتی با تمامی پیچیدگیها و دشواریها مواجه شود. در واقع، نشان داده شده که نیروی سرکش و شاداب میتواند در مواجهه با سنگینیها و موانع، خود را رها کند و به سمت آزادی و رهایی حرکت کند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که ترکیبی از زیبایی و بازیگوشی در موی آتشین او وجود دارد که باید به آن توجه کرد. این مو باعث میشود که چهرهاش بیشتر درخشان و جذاب به نظر برسد.
هوش مصنوعی: کشیدن دامن از دل گرم من کار آسانی نیست، چون تصویر من در آینه مثل زنگار میشود و گره میخورد.
هوش مصنوعی: پرواز کردن و رشد کردن یک مرغ در درون تخمش بسیار دشوار است. وقتی که اندیشه عمیق و کارساز در محیطهای محدود و تنگ قرار میگیرد، به سختی و دشواریهایی برمیخورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.