در گلستان برگ عیش اندوختم بی فایده
چون گل از جمعیت خود سوختم بی فایده
کیمیای رستگاری بود در دست تهی
من ز غفلت سیم و زر اندوختم بی فایده
گشت از ترک ادب هر بی حیایی کامیاب
من درین محفل ادب آموختم بی فایده
گوهر مقصود در گنجینه دل فرش بود
من درین دریا نفس را سوختم بی فایده
نیست جز تسلیم ساحل عالم پرشور را
من درین دریا شنا آموختم بی فایده
ساده می بایست کردن دل ز هر نقشی که هست
من دماغ از علم رسمی سوختم بی فایده
نیست رقت در دل سر در هوایان یک شرر
در حضور شمع خود را سوختم بی فایده
از جواهر سرمه من دیده ای بینا نشد
در ره کوران چراغ افروختم بی فایده
نیست در آهن دلان پیوند نیکان را اثر
سوزن خود را به عیسی دوختم بی فایده
این جواب آن غزل صائب که می گوید حکیم
عمرها علم و ادب آموختم بی فایده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به ناامیدی و بیفایده بودن تلاشهایش اشاره میکند. او از جمعآوری نعمتها و زیباییها همچون گل و همچنین از اندوختن ثروت و علم صحبت میکند، اما در نهایت به این نتیجه میرسد که این همه کوشش بیفایده است. او از ترک ادب و بیحیایی دیگران یاد میکند و میگوید که در محفل ادب چیزهای زیادی آموخته، اما باز هم بیفایده است. همچنین به این موضوع اشاره دارد که برای رستگاری و عشق واقعی، تنها تسلیم بودن کافی است، ولی او فقط در سطح ظواهر مانده و از عمق وجودش غافل است. به طور کلی، شاعر به ناکامی انسان در دستیابی به معنا و حقیقت در زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: در باغ گل خوشی را چیدم، اما مثل گل که از شلوغی و جمعیت خود میسوزد، به هیچ وجه سودی نداشت.
هوش مصنوعی: در دستان خالی من چیزی ارزشمند از رستگاری وجود داشت، اما از بیتوجهی به دنیای مادی مانند طلا و نقره ذخیره کردم که هیچ فایدهای نداشت.
هوش مصنوعی: ترک ادب و بیحیایی باعث شده که به اهدافم نرسم. در این جمع، اصول آداب را یاد گرفتم، اما به نظر میرسد که فایدهای نداشته است.
هوش مصنوعی: جواهر مورد نظر که به آن میخواستم برسم در دل مانند گنجینهای پنهان بود، اما من در این دریا، تلاش و نفس کشیدن را بیفایده سپری کردم.
هوش مصنوعی: تنها تسلیم شدن در برابر دنیای پر هیاهو کافی نیست; من در این دریا شنا را یاد گرفتم، اما این تلاش بیفایده است.
هوش مصنوعی: باید دل را از هرگونه تظاهر و نقشی خالی کنم. من از دانش رسمی خسته و بیفایده شدهام.
هوش مصنوعی: در دل کسانی که در آرزوی عشق هستند، هیچ جایی برای نرمی و لطافت نیست. من مانند آتشی در حضور شمع، خود را به هدر دادم، بیفایده و بینتیجه.
هوش مصنوعی: با اینکه من تلاش کردم تا روشنی و آگاهی را به کسانی که نمیتوانند ببینند، بدهم، اما هیچ فایدهای نداشت و آنها همچنان در تاریکی باقی ماندند.
هوش مصنوعی: دلهای آهنی اثر خوبیها را نمیپذیرند، مانند اینکه من سوزن خود را به عیسی دوختم، ولی اینکار بیفایده بود.
هوش مصنوعی: در طول زندگی، تلاشم را صرف یادگیری علم و ادب کردم، اما در نهایت متوجه شدم که این تلاشها ثمری ندارد و در دنیای واقعی تأثیری نمیگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.