صد زبان در پرده دارد غنچهٔ خاموش تو
جوش غیرت میزند خون بهار از جوش تو
بشکند چون زلف، بازار بتان سنگدل
کاکل مشکین گذارد پای چون بر دوش تو
عطسه مغز نافه را خالی کند از بوی مشک
آستین چون برفشاند زلف عنبرپوش تو
آب خضر از شرم رفتار تو بر جا خشک ماند
سرو پا در گل که باشد تا شود همدوش تو؟
نوش و نیش عالَم صورت به هم آمیخته است
زهر خط در چاشنی دارد لب چون نوش تو
نشأهٔ بیهوشی حیرت بلند افتاده است
کی به هوش آید ز آشوبِ جزا مدهوش تو؟
خاطرت از شِکوهٔ ما کی پریشان میشود؟
زلف پر کرده است از حرف پریشان گوش تو
همچو مژگان هر دو عالَم را به هم انداخته است
از اشارتهای پنهان، چشم بازیگوش تو
بوی پیراهن ز بیتابی گریبان میدرد
تا چو گل چاک گریبان باز کرد آغوش تو
در میان گوش و گوهر نسبت دیرینه است
نیست جا گفتار صائب را چرا در گوش تو؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی ها و جذابیت های یک معشوق میپردازد. شاعر با زبانی زیبا و تصاویری مجازی، ویژگیهای ظاهری و روحی معشوق را ستایش میکند. او به غنچه و زلف معشوق اشاره میکند که مانند پنهانکاری و راز است، و از تأثیر قوی او بر دیگران صحبت میکند؛ بهگونهای که زیبایی او سبب حیرت و شیفتگی دیگران میگردد. همچنین شاعر به رابطه عمیق کلمات و احساسات اشاره میکند و میگوید که معشوق با اشارات خود دنیای اطراف را تحت تأثیر قرار میدهد. در نهایت، او به تأثیر عطر و زیبایی معشوق بر دل و جان انسانها میپردازد و از پیوند عمیق احساسات در گوش معشوق سخن میگوید.
هوش مصنوعی: غنچهٔ خاموش تو درد و حسرتی را در دل پنهان کرده و با وجود سکوتش، غیرت و شوقی به زندگی و جوانی دارد که در آن جریان دارد. به نوعی، بهار و زندگی در وجودش جوش میزند و به دنبال بروز و شکوفایی است.
هوش مصنوعی: اگر زلف کسی بشکند، و زیبایی مدعیان بیرحم را نابود کند، خوشبختی و زیبایی همچنان بر دوش تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: عطسهای همچون وزش بادی میتواند عطر نافه را از آستین دور کند، همانگونه که برف بر زلفهای تو میپاشد.
هوش مصنوعی: آب حیات برای زیبایی و جوانی تو خشک مانده است، و سرو هم که در گل است، نمیتواند با تو برابری کند.
هوش مصنوعی: در عالم، زندگی و مرگ به هم وابستهاند و در واقع، شیرینی و تلخی به شکل زیبایی در کنار هم وجود دارند. خطی که بر لبانت نقش بسته، حاوی زهر و شکر است، یعنی زیباییات هم میتواند لذتبخش باشد و هم دردناک.
هوش مصنوعی: در حالتی از بیهوشی و حیرت عمیق به سر میبریم و نمیدانیم کی دوباره به خود خواهیم آمد و از این آشفتگی و عذاب رهایی خواهیم یافت.
هوش مصنوعی: آیا از شکایتهای ما دلگیر میشوی؟ وقتی که موهایت پر از حرفهای نامفهوم و آشفتهاست که برای تو جاری میشود.
هوش مصنوعی: چشم کنجکاو و بازیگوش تو با ناز و ظرافتش به گونهای است که هر دو دنیا را به هم مرتبط کرده و در دل آن، اشارههای رازآلودی را نهفته دارد.
هوش مصنوعی: بوی پیراهن به خاطر اشتیاق و بیتابیام به قدری قوی است که مرا به نزدیکیات میکشاند، مانند گلی که برای شکفتن و نشان دادن زیباییاش، چاک گریبانش را باز میکند تا آغوش تو را در آغوش بگیرد.
هوش مصنوعی: بین گوش و گوهر یک رابطه قدیمی و دیرینه وجود دارد، پس چرا سخن صائب در گوش تو جایی ندارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حلقهٔ ارواح بینم گرد حلقهٔ گوش تو
آفتاب و ماه بینم حامل شبپوش تو
بیدلان را نرگس گویای تو خاموش کرد
عاشقان را کرد گویا پستهٔ خاموش تو
تلخ نو شیرینترست از شهد و شکر وقت کین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.