موقوف انقطاع بود اتصال من
از خود گسستن است کمند غزال من
چون ساز، گوشمال مرا ساز می کند
در ترک گوشمال بود گوشمال من
آبی که نیست در جگرم می کند سبیل
ریحان همیشه تازه بود در سفال من
در روز حشر شسته بود پاک، نامه ها
گر نم برون دهد عرق انفعال من
سرشته خیال من از خواب نگسلد
رحم است بر کسی که شود هم خیال من
بر گوهرم غبار یتیمی فزون شود
چندان که چرخ بیش دهد خاکمال من
از من فراغبال درین بوستان مجو
کز نقش، سبزه ته سنگ است بال من
با صد هزار عقده چو سروم گشاده روی
کلفت می رسد به کسی از ملال من
صائب چو مار سرزده پیچم به خویشتن
موری اگر به سهو شود پایمال من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساس جدایی و انقطاع از خود را بیان میکند. او به کمند غزال اشاره میکند که نمادی از گرفتار شدن در تنگناهای زندگی است. گوشمالی که او میسازد، به نوعی نمایانگر احساس آسیب و درسآموزی است. همچنین شاعر از نبود آبی در دلش و تازگی ریحان در زندگیاش میگوید که در واقع نمایانگر امید و زندگی در میان سختیهاست.
در روز قیامت، پاکی نامهها و عرق انفعالش نشاندهندهی تاثیرات کردار و رفتار او در زندگی است. شاعر تأکید دارد که خیال او از خواب نمیگسلد و بر کسی که به او فکر کند رحم دارد. غبار یتیمی بر گوهر وجودش نشسته و زندگیاش با مشکلات فراوانی آمیخته است. او هشدار میدهد که نباید به دنبال آرامش در زندگی ابدی باشد، زیرا بال او از سایه سنگینی میافتد.
شاعر همچنین با بیان عقدهها و احساساتش، نشان میدهد که او به دنبال گشایشی در دل ملالتهاست. او خود را به ماری تشبیه میکند که در انتظار حرکتی به خود میپیچد، و اگر اشتباهی رخ دهد، یادآور درد و تلخیهای زندگیاش خواهد بود.
هوش مصنوعی: رابطهٔ من به حالتی وابسته است که باید از خودم فاصله بگیرم، چرا که این فاصله یک دام برای من است.
هوش مصنوعی: وقتی ساز میزنم، مانند گوشمالی است که به من میدهد، و در واقع خودت را از این گوشمالی بینصیب نگذار.
هوش مصنوعی: آبی که در وجودم نیست، باعث میشود سبیل ریحان همیشه در گلدان من تازه و زیبا به نظر برسد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، اگر نامهها به صورت پاک و روشن بیرون آورده شوند، من از عرق شرم و تاثیری که بر من گذاشته خواهد شد، مستأصل و نگران خواهم بود.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده است که خیال و افکار من به خواب و آرامش گره خوردهاند و هیچ چیزی نمیتواند آن را به هم بزند. همچنین بر کسی که با من تخیل و افکار مشترکی دارد رافت و رحمت نازل میشود. به عبارت دیگر، کسی که در دنیای خیالم همراه من باشد، نشانهای از محبت و لطف را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: من بر روی جواهر خود غبار یتیمی را حس میکنم، به طوری که زمانه به من بیشتر از این زخم میزند و بر درد من میافزاید.
هوش مصنوعی: از من انتظار خوشی و راحتی در این باغ نداشته باش، زیرا چمنزار به خاطر سنگ مشکلاتی که زیر آن است، نمیتواند پرواز من را ببیند.
هوش مصنوعی: با انبوهی از دلگیرىها و ناراحتیها، وقتی که خودم را باز میکنم و به دیگران مینمایم، هیچکس به درد و رنج من توجه نمیکند.
هوش مصنوعی: صائب میگوید که من مانند ماری هستم که به خود میپیچم. اگر مورچهای به طور ناخواسته بر روی من پا بگذارد، چه بسا که احساس ناراحتی کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شد واقف از خیال من آن مه بحال من
نگذاشت فرق ضعف ز من تا خیال من
بستم خیال کام دگر زآن دهن ولی
کاری نکرد هیچ خیال محال من
گفتم سگ توام سبب اینست غالبا
[...]
مگذر ز راستی و ببین بر کمال من
از خاک، قد خمیده برآید نهال من
خوش معنی است ذات تو کز پاکی وجود
هرگز نبسته صورت آن در خیال من
از کثرت ظهور چو خورشید در جهان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.