زمین به لرزه درآید ز دل تپیدن من
شود سپهر زمین گیر از آرمیدن من
شکوه دانه من تا به آسمان چه کند
دو نیم شد جگر خاک از دمیدن من
گذشت عمر به خامی، مگر قضا افکند
به آفتاب قیامت ثمر رسیدن من؟
توان شنیدن آواز حلقه در مرگ
اگر گران نبود گوش از خمیدن من
هزار مرحله را چون جرس دل شبها
توان برید به آواز دل تپیدن من
مرا چو آبله بگذار تا شوم پامال
نمی رسد چو به کس فیضی از رسیدن من
فغان که زیر فلک نیست آنقدر میدان
که داد وحشت خاطر دهد رمیدن من
هزار فتنه خوابیده چون شراب کهن
نهفته است در آغوش آرمیدن من
درین ریاض چو چشم آن ضعیف پروازم
که برگ کاه شود مانع پریدن من
ز ریشه کند دو صد سرو پای در گل را
به جستجوی تو از خود برون دویدن من
مرا چو صبح به دست دعا نگه دارید
که روشن است جهان از نفس کشیدن من
حیات من به تماشای گلعذاران است
ز راه چشم چو شبنم بود چریدن من
ز بوریا نتوان شعله را به دام کشید
قفس چگونه شود مانع پریدن من؟
چه شد که گوش به حرفم نکرد، می دانم
که هست گوش بر آواز دل تپیدن من
عیار آن لب شیرین و ساعد سیمین
توان گرفتن از دست و لب گزیدن من
ز بس که تلخی دوران کشیده ام صائب
دهان مار شود تلخ از گزیدن من
من آن رمیده غزالم درین جهان صائب
که در جدایی خلق است آرمیدن من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق سخنگو در مورد عشق و زندگی میپردازد. شاعر با استفاده از تشبیهات و تصاویری زیبا، از دلتپیدن خود و تأثیر آن بر جهان پیرامونش صحبت میکند. او از دردی ناشی از جدایی و فراق میگوید و انتظار کشیدن برای وصال را توصیف میکند. همچنین، ابراز میکند که زندگیاش تحت تأثیر عشق و آرزوهاست و این احساسات همچنان در وجودش زندهاند. شاعر به تمایل و تلاش برای برقراری ارتباط و نزدیکی به معشوق اشاره میکند و نشان میدهد که زندگی بدون عشق مانند قفس است که مانع پرواز او میشود. در کل رنج و احساسات عمیق انسانی موضوعات اصلی این شعر هستند.
هوش مصنوعی: وقتی قلب من تپش میزند، زمین به لرزه در میآید و آسمان هم تحت تأثیر قرار میگیرد و بیحرکت میماند.
هوش مصنوعی: شکوه و عظمت من به اندازهای است که به آسمان میرسد. نفس من آنقدر قوی است که زمین را به دو نیم میکند.
هوش مصنوعی: عمرم به سادگی و نادانی گذشت، آیا سرنوشت من باعث خواهد شد که در روز قیامت، نتیجه کارهایم مانند میوهای در زیر آفتاب، ظاهر شود؟
هوش مصنوعی: اگر گوش من از درد خم نمیشد، شاید میتوانستم صدای حلقهای که در مرگ است را بشنوم، اما این کار آسان نیست.
هوش مصنوعی: در شبهای تار، صدای دل من مانند جرس میتواند هزار مرحله را پشتسر بگذارد و بر این مسیر بگذارد.
هوش مصنوعی: من را مانند یک آبله رها کن تا زیر پا بروم و به کسی نمیرسد که از من بهرهای ببرد.
هوش مصنوعی: آه! چه غمی است که در این دنیا جایی پیدا نمیشود که بتوانم در آن آرامش یافته و از ترس و وحشت نجات پیدا کنم.
هوش مصنوعی: هزاران مشکل و چالش پنهان شدهاند، مانند شراب کهنهای که در آغوش خواب و آرامش من نهفته است.
هوش مصنوعی: در این باغ، همچون پرندهای ضعیف، که برگ کاه مانع پروازش میشود، احساس میکنم که موانع کوچک، توان پرواز من را میگیرند.
هوش مصنوعی: از ریشه چندین سوسن را برمیکنی و در جستوجوی تو، خود را از خاک بیرون میکشم و میدوم.
هوش مصنوعی: من را مانند صبح به دعای خود در نظر بگیرید، زیرا وجود من باعث روشنی و حیات در این دنیا است.
هوش مصنوعی: زندگی من به دیدن گلهای زیبا میگذرد و مانند شبنم، آرام و بیسر و صدا در میان آنها جستوجو میکنم.
هوش مصنوعی: اگر نتوان شعله را با چادر بپوشاند، قفس چگونه میتواند مانع پرواز من شود؟
هوش مصنوعی: چرا به حرف من توجه نکرد؟ میدانم که دل من صدایی دارد که به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: شیرینی آن لب و زیبایی ساعدش به حدی است که میتوانم آن را از دست بگیرم و لب گزیدن را انتخاب کنم.
هوش مصنوعی: به خاطر تحمل بسیار تلخیها و سختیهای زندگی، زبانم به تلخی میماند و مانند ماری که هر بار نیش میزند، تلخ و سوزنده میشود.
هوش مصنوعی: من مثل آن غزالی هستم که در این دنیا فراریام و در فاصله از مردم آرامش مییابم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
زمین به لرزه درآید ز دل تپیدن من
شود سپهر زمینگیر از آرمیدن من
هزار مرحله را چون جرس دل شبها
توان برید به آواز دل تپیدن من
مرا چو آبله بگذار تا شوم پامال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.