صبا برون نرود از غبار خاطر من
فزون ز برگ درخت است بار خاطر من
در آسمان بنشیند به خاک، تیر شهاب
چنین بلند شود گر غبار خاطر من
ز تازه رویی من باغ اگر چه سیراب است
ز بار سرو فزون است بار خاطر من
عرق به چهره صافت، که چشم بد مرساد!
نمونه ای است ز صبر و قرار خاطر من
سحاب گرد یتیمی ز روی گوهر شست
همان غبار بود پرده دار خاطر من
عیار خاطر صافم اگر نمی دانی
بگیر از آینه خود عیار خاطر من
به تنگدستی و بی حاصلی خوشم صائب
چو سرو بی ثمری نیست بار خاطر من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.