گشوده است در فیض رخنه دیوار
به باغبان چه ضرورست دردسر دادن؟
صدف ز دیده دریانژاد من دارد
ز ابر آب گرفتن، عوض گهر دادن
کمینه بازی مژگان خونفشان من است
عنان چو موج به دریای پر خط دادن
چو سایه سرو نهاده است سر به دنبالش
که یاد گیرد ازو پیچش کمر دادن
ترا که نامه بری هست چون فغان صائب
چه لازم است کتابت به نامه بر دادن؟
به رنگ بی جگران رگ به نیشتر دادن
بود به دشمن خونخوار خود جگر دادن
به قیمت گل و می ده اگر زری داری
که بهترین هنرهاست زر به زر دادن
گل سر سبد بوستان خلق من است
چو نخل سنگ بر سر خوردن و ثمر دادن
ز پرفشانیم ای شمع رو چه می تابی؟
به من نخست نبایست بال و پر دادن
چه طعن لغزش مستانه می زنی بر من؟
به من ز دور نبایست بیشتر دادن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در قالبی زیبا و شاعرانه به احساساتی چون عشق، زیبایی و دردهای عاطفی پرداخته است. شاعر ابتدا از گشوده شدن دیواری در فیض و آزادی صحبت میکند و به باغبان (عاشق) میگوید که نیازی به دردسر دادن نیست. او به زیبایی چهره معشوق و تاثیر آن بر دل اشاره میکند و از بازی چشمانش که مانند دریایی طغیانی است، سخن میگوید. شاعر از سایه سروی که دنبالش بوده و یادگیری پیچش کمر او پرده برمیدارد، و سپس به مخاطب اشاره میکند که حرفهایش بیمعناست و نیازی به نامهنگاری نیست.
او همچنین به مفهوم فداکردن جگر به دشمن و ارزش واقعی دادن گل و هنری چون طلا اشاره دارد و در نهایت به زیبایی معشوق خود (گل سرسبد بوستان) و وضعیت عاشق (شمعی در حال سوختن) پرداخته و میگوید که نباید بیشتر از این به او آزار و اذیت شود. غزل به نوعی تجربیات عاشقانه و شکنندگی احساسات انسانی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که وقتی خیری و برکتی به انسان رسیده و درهای فیض و نعمت باز شدهاند، دیگر چه نیازی به ناراحتی و دردسر است؟ اشاره به این دارد که در مواجهه با نعمتها و خوبیها، باید به راحتی و آسودگی برخورد کرد و از کسی خواسته نشود که نگرانی یا دردسری ایجاد کند.
هوش مصنوعی: صدف با چشمان من، که مانند دریا است، از ابر آب را جذب میکند، اما به جای اینکه لؤلؤیی بدهد، فقط آب میگیرد.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبای من مانند جویبار خون جاری میکند و وقتی که به حرکت در بیفتد، مانند امواج دریا به سختی قابل کنترل است.
هوش مصنوعی: درخت سرو به عنوان نماد زیبایی و استقامت، سر خود را پایین آورده و سایهاش را به زمین افکنده است. در این حالت، به گونهای در پی این است که از شکوه و زیباییاش الگو بگیرد و خود را با الهام از آن به رفتار و حرکاتی دلنشین و جذاب تبدیل کند.
هوش مصنوعی: ای کسی که مثل فریادی از نامهبر هستی، چرا نیازی به نوشتن نامه داری وقتی خودت اینقدر در انتقال پیام قوی هستی؟
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که وقتی انسان به دشمن خود، که خالی از رحم و مروت است، دست به کار ناجوانمردانهای بزند و به او اجازه دهد به دلخواهش رفتار کند، در واقع به خود آسیب میزند و به دشمن جریمهای تمام عیار میدهد.
هوش مصنوعی: اگر زر و زیور داری، به جای آنکه فقط به زیباییها فکر کنی، هنر و مهارتهای خود را به نمایش بگذار. ارزش هنری و کارآمدی از طلا و جواهر هم بیشتر است.
هوش مصنوعی: بهترین و زیباترین شکوفه در میان گلها، خالق من است. مانند نخیلی که با وجود اینکه بر سرش سنگ میافتد، باز هم میوه میدهد.
هوش مصنوعی: ای شمع، چرا اینقدر میدرخشی و نور میافشانی؟ بهتر بود که اول به من فرصتی میدادی تا بال و پر بگیرم.
هوش مصنوعی: چه اهانتی از سر شادی و مستی به من میکنی؟ چرا از دور به من بیشتر از این آزار میرسانی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.