سخن ز مهر و وفا با تو بی وفا گفتن
بود به گوش گران حرف بی صدا گفتن
نه آنچنان تو به بیگانگی برآمده ای
که در لباس توان حرف آشنا گفتن
به داد من برس ای کافر خداناترس
که مانده شد نفسم از خدا خدا گفتن
ترحم است بر آن بی زبان بزم وصال
که یک سخن نتواند به مدعا گفتن
شکایتی که ز گفتن یکی هزار شود
هزار بار به از گفتن است نا گفتن
تسلی از دو لبش چون شوم به یک دشنام؟
که تلخ، قند مکرر شود ز وا گفتن
دل گرفته شود باز از هواخواهان
خوش است غنچه صفت راز با صبا گفتن
پناه گیر به دارالامان خاموشی
ترا که نیست میسر سخن بجا گفتن
چه حاجت است به اجماع، جود خالص را؟
برای نام بود خلق را صلا گفتن
به شیشه خانه عمر خودست سنگ زدن
ز ممسکی سخن سخت با گدا گفتن
ازان شکسته شود نفس وزین شود مغرور
هجای خلق بود بهتر از ثنا گفتن
چگونه نسبت درویش به مه کنم صائب؟
مرا زبان چو نگردد به ناسزا گفتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی بیوفایی و ناکامی در بیان احساسات عاشقانه است. شاعر از مشکلات و رنجهایی که از عدم فهم و ارتباط واقعی با معشوق میکشد، میگوید. او به ناتوانی در بیان سخنانی که نشاندهندهی عشق و محبت است اشاره میکند و حسرت میخورد که گاهی حتی نمیتواند یک کلمهی دوستانه بگوید. شاعر به شکایت از وضعیت خود پرداخته و میگوید که بعضی از احساسات بهتر است ناگفته بمانند. او در نهایت، به سنگینی کلام و دشوار بودن بیان محبت در میان بیگانگان اشاره میکند و از این که نتوانسته به خوبی احساساتش را بیان کند، به تنگنا افتاده است.
هوش مصنوعی: حرف زدن درباره محبت و وفاداری با کسی که بیوفاست، مثل این است که به کسی که نمیخواهد بشنود، کلمات بیصدا بگوییم.
هوش مصنوعی: تو آنقدر از زندگی و انسانیت فاصله گرفتهای که حتی توانایی حرف زدن به زبانی آشنا و صمیمی را هم از دست دادهای.
هوش مصنوعی: ای خدا ناشناخته و بیمذهبی، به فریادم برس! دیگر نمیتوانم در حالی که فقط در حال گفتن نام خدا هستم نفس بکشم.
هوش مصنوعی: رحمتی است بر آن کسی که در جشن محبت بیصداست و نمیتواند یک کلمه به خواستهاش بگوید.
هوش مصنوعی: اگر شکایتی به دیگران بگویی، ممکن است آن موضوع به شدت بزرگ شود و به هزاران مشکل تبدیل گردد. اما اگر آن را ناگفته باقی بگذاری و از بیانش صرفنظر کنی، بهتر است. در واقع، نادیده گرفتن برخی مسائل میتواند به حفظ آرامش و کاهش دردسرها منجر شود.
هوش مصنوعی: چگونه میتوان با یک بد و بیراه، از دو لب او تسلی یابم؟ که حتی تلخی یک دشنام هم میتواند از بیان او شیرین و دلنواز شود.
هوش مصنوعی: دل انسان دوباره ناراحت میشود از کسانی که به او محبت میکنند. این خوب است که مانند غنچه، رازهایی را با نسیم به اشتراک بگذاریم.
هوش مصنوعی: به آرامش و سکون پناه ببر، زیرا در اینجا امکان بیان کردن سخنان مناسب وجود ندارد.
هوش مصنوعی: نیازی به توافق دیگران نیست؛ بخشندگی بینظیر خود را نشان ده. سخن گفتن از نام و مقام تنها برای جلب توجه مردم است.
هوش مصنوعی: به داخل خانهی عمر خود با سنگ پرتاب کردن، مثل این است که با کسی که تواناییاش محدود است، به زبان تند و خشن سخن بگویی.
هوش مصنوعی: نفس آدمی وقتی آسیب ببیند و خودش را محدود کند، از غرور و فریفتگی دور میشود. بهتر است که انسان به جای تعریف و تمجید از دیگران، به حقیقت خود و دیگران بپردازد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به درویش بیاحترامی کنم، وقتی که زبان من نمیچرخد که به بدگویی بپردازد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نکو نبود به یکبار ترک ما گفتن
ز ما بریدن و صد شکوه برملا گفتن
نظر نکردن و از خشم روی تابیدن
غضب نمودن و بیوجه ناسزا گفتن
عبارتی که به بیگانه کس نمی گوید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.