ز ابر آن روز آید روشنی بخش جهان بیرون
که آید از نقاب شرم روی دلستان بیرون
ز جیب غنچه بیرون آورد گل دست گستاخی
چو از گلشن رود آن شاخ گل دامن کشان بیرون
اگر از دورباش بوستان پیرا نیندیشد
سر از یک طوق با قمری کند سرو روان بیرون
سخن کش خامه حرف آفرین را می کند گویا
به پای خود نیاید هیچ مغز از استخوان بیرون
ره باریک سوزن رشته ها را بی گره سازد
سخن سنجیده می آید ازان تنگ دهان بیرون
مجو با قامت خم لنگر از عمر سبک جولان
که استادن ندارد تیر چون رفت از کمان بیرون
مرا بگذار خامش گر ز حرف راست می رنجی
که شمع راست را می آید آتش از دهان بیرون
ز روی شرمگینان بلبل حیران چه گل چیند؟
که با دست تهی گلچین رود زین گلستان بیرون
سبکروحان نمی سازند صائب با گرانباران
که می آید نسیم پیرهن از کاروان بیرون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف لحظات و حالاتی میپردازد که ناشی از بروز زیباییها و احساسات در جهان است. شاعر به تصویر کشیدن روزی میپردازد که نور و روشنی به جهانیان میتابد و این نور ناشی از شرم و زیبایی است. غنچهها و گلها به نحوی زیبا و جسورانه شکوفا میشوند و از دنیای درون خود بیرون میآیند. همچنین، اشاره به ارتباط با طبیعت و زیباییهای آن وجود دارد، از جمله پرندگان و گلها.
شاعر به نوعی در مورد بیان احساسات و دردهای درونی نیز سخن میگوید. او به اشاره به سخنانی میپردازد که از دل و جان میآیند و نباید پنهان باقی بمانند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که انسانها باید با خود واقعیشان روبهرو شوند و از زیباییها و حقیقتها امتناع نکنند.
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که نور و روشنی دنیا از ابرها پدیدار شود، روزی که زیبایی دلربا بدون حجاب شرم خود را نمایان کند.
هوش مصنوعی: غنچهای که در جیب بود، به آرامی گل را بیرون میآورد و وقتی که از باغ خارج میشود، آن شاخه گل نیز با ناز، دامنش را دنبال میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از دور به بوستان فکر نکند، ممکن است از یک طوق با قمری (پرندهای عاشقانه) سر از کار دربیاورد و مانند سروی با طراوت از دل بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: نویسنده با قلم خود به بیان و انتقال سخن میپردازد، اما هر چه مینویسد، عقل و درک آن به قدری عمیق است که هیچگاه نمیتواند از نیروی مغز (فهم و فکر) جدا شود. به عبارت دیگر، بدون فهم و اندیشه نمیتوان به راستی به بیان کلمات پرداخت.
هوش مصنوعی: راه باریک سوزن، به راحتی میتواند رشتهها را بدون گره کردن به هم وصل کند. این گفته نشان میدهد که سخن سنجیده و دقیق، حتی از دهانی کوچک و تنگ نیز بیرون میآید.
هوش مصنوعی: به دنبال نگرد که عمر کمحجم و بیثباتی چون تیر از کمان پرتاب میشود و دیگر نمیتوان ایستاد.
هوش مصنوعی: اگر از حقیقت ناراحت میشوی، بهتر است که من ساکت باشم، چون حقیقت مانند شمعی است که آتش را از دهان خود بیرون میریزد.
هوش مصنوعی: بلبل که شرمندگی را میبیند، نمیداند چه گلی بچیند، چون دستش خالی است و نمیتواند از این باغ گلها چیزی بهدست آورد.
هوش مصنوعی: افراد سبکروح و بیغم با افرادی که بار سنگینی دارند، نمیتوانند رابطه برقرار کنند. وقتی نسیم خنکی از طرف کاروان میوزد، این حس میکند که پیراهنی از آن کاروان به بیرون آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.