نبالد بر خود از شهرت دل نازک خیال من
ز انگشت اشارت بیش می کاهد هلال من
ز برق تشنگی از خرمن من دود اگر خیزد
به آب زندگی لب تر نمی سازد سفال من
نبیند با هزاران چشم پیش پای خود گردون
اگر از دل قدم بیرون نهد گرد ملال من
تمنای وصالش چون به گرد خاطرم گردد؟
پریرویی که از تمکین نیاید در خیال من
به امید چه روز حشر از لب مهر بردارم؟
که کوته می کند طول زمان را عرض حال من
ز حیرت سروها را می رود از یاد بالیدن
به هر گلشن که گردد جلوه گر نازک نهال من
ازان از فربهی چون ماه می سازم تهی پهلو
که بیش از بدر ناخن می زند بر دل هلال من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حسرت و نتایج دلنازکیاش از شهرت و محنتهای عشق اشاره میکند. او از زیباییها و تمناهای وصالی سخن میگوید که به خاطر غم و اندوه درونش، به فراموشی سپرده میشود. شاعر به تصویرهای طبیعی مانند سروها و گلشنها اشاره میکند، اما آنها نمیتوانند از غم و فقدانش بکاهند. او همچنین به ناسازگاری زمان و وضعیت روحیاش اشاره دارد و حس انتظاری مداوم را از عشقش تجربه میکند. در نهایت، او به خود و دلشوهیاش در مواجهه با این احساسات میپردازد.
هوش مصنوعی: به خود نبال، چرا که شهرت تو باعث نمیشود دل حساس من آرام بگیرد. نازکی خیال من به شدت تحت تأثیر نشانهها و اشارههایی است که از تو میبینم.
هوش مصنوعی: اگر از خرمن وجود من بخار ناشی از تشنگی به آسمان برود، حتی آب زندگی هم نمیتواند سفال خام من را تر کند و آن را نرم کند.
هوش مصنوعی: اگر هزار چشمی هم داشته باشم، باز هم نمیتوانم به خوبی این دنیا را ببینم. اگر احساس نارضایتی و غم از دل من خارج شود، دنیای اطرافم هم برایم قابل تحملتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: وقتی که یاد وصالش به ذهنم میرسد، آیا ممکن است که به آن برسیم؟ زیبایی که به هیچ چیز تسلیم نمیشود، هیچگاه در خیالم نمیآید.
هوش مصنوعی: من در انتظار چه روزی هستم که لبخندم را از دیگران بگیرم؟ این احساس ناامیدی باعث میشود که زمان برای من بسیار کشیده و طولانی بگذرد.
هوش مصنوعی: از شگفتی، سروها فراموش میکنند که چگونه در هر باغی به زیبایی رشد کنند، وقتی که نازکنهال من در آنجا خود را نمایش میدهد.
هوش مصنوعی: من از آن زیبایی مانند ماه، شکلی میسازم که لاغر و بیپهلو باشد؛ زیرا این زیبایی بیشتر از بدر، بر دل من تأثیر میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نباشد در مقام دلبری نازک نهال من
ز تمکین ذوق گل چیدن ندارد خردسال من
نمودی جلوه ای شیرین شمایل در خیال من
حنای پای گلگونت شود، خون حلال من
گرانی می کشد از تار کاکل، سرو ناز تو
نداری طاقت بار دلی، نازک نهال من
به این ضعفی که نتوانم نمودن راست، قامت را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.