شد از رکاب تو پیدا هلال عید مرا
گشوده شد در جنت ازین کلید مرا
کنم سیاه ز نظاره بنفشه خطان
شود دو دیده چو بادام اگر سفید مرا
گران نیم به خریدار از سبکروحی
به سیم قلب چو یوسف توان خرید مرا
ز نیشتر چو رگ سنگ نیست پروایم
ز کوه درد ز بس نبض آرمید مرا
ز تخم سوخته، سبزی امید نتوان داشت
چگونه اختر طالع شود سعید مرا؟
نشد ز گوشه ابروی او گشاده دلم
چه دل گشاده شود از هلال عید مرا؟
ز حسن عاقبت عشق، چشم آن دارم
که صبح وصل شود، دیده سفید مرا
ز روی تازه من، تازه روست صائب باغ
اگر چه نیست بری همچو سرو و بید مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاطفی و احوالات شاعر میپردازد. شاعر از زیبایی و نورانی بودن هلال عید سخن میگوید که برای او نمایانگر شادی و خوشبختی است. او همچنین به زیبایی چشمها و چهره محبوب خود اشاره کرده و از دوری و فراق او شکایت میکند. شاعر میگوید که به رغم درد و رنجهای موجود، امید به آیندهای روشن دارد و دلمشغولیهایی که ناشی از عشق است را بیان میکند. در نهایت، او به زیباییهای طبیعی و تأثیر آنها بر روح خود اشاره میکند، به ویژه اینکه در عشق، زیبایی و تازگی روح و زندگی او نیز نهفته است.
هوش مصنوعی: از اثر وجود تو، هلال عید برای من نمایان شد و به وسیله این کلید، در بهشت برای من گشوده شد.
هوش مصنوعی: من بر اثر دیدن بنفشهها چشمانم مانند بادام سیاه میشود، اگر نگاهم به سوی سفیدتر از آن باشد.
هوش مصنوعی: من برای کسی که روحش سبک و آزاد است، ارزش زیادی ندارم؛ اما اگر کسی مانند یوسف با قلبی پر از محبت و احساس به دنبال من باشد، میتواند به آسانی مرا به دست آورد.
هوش مصنوعی: من از زخمهای عمیق هیچ ترس و هراسی ندارم، زیرا درد و رنج مانند کوه بر دوش من سنگینی میکند و به خاطر این بار سنگین، قلبم آرام گرفته است.
هوش مصنوعی: اگر بذر امید در دل آتش قرار گیرد، چگونه میتوان انتظار داشت که سرنوشت من خوشبخت شود؟
هوش مصنوعی: دل من از نگاه هلال عید نمیتواند شاد شود، زیرا دلم همچنان در گوشه ابروی او بسته و بینفس است.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی نهایی عشق، امیدوارم صبحی برسد که به وصال محبوب برسم و چشمانم از شادی و روشنی پر شود.
هوش مصنوعی: صورت تازه و شاداب من، به باغی میماند که ز پوشش و زیبایی آن چیزی کم نیست، هرچند که به زیبایی سرو و بید نمیرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا
که داد مژده وصل تو هر که دید مرا
رمیده بود دل از هوش و صبر شکر خدا
که آن رمیده به دیدارت آرمید مرا
فتاد مرده تنی بودم از جمال تو دور
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.