در گلستانی که ریزد خون بلبل بر زمین
در لباس لاله گردد جلوه گر گل بر زمین
زود در چاه ندامت سرنگون خواهد فتاد
هر که پای خود گذارد بی تأمل بر زمین
سرو پا در گل کجا و لاف آزادی کجا
سایه آزادگان دارد تغافل بر زمین
عشق امانت دار معشوق است، ازان رو گل گذاشت
نقد و جنس خویش را در پیش بلبل بر زمین
حال دست من جدا از دامنش داند که چیست
هر که از دستش رها شد دامن گل بر زمین
قطره خونی که صد نقش هوس می زد بر آب
می چکد امروز از تیغ تغافل بر زمین
قوت سر پنجه بیداد نتواند رساند
با همه زور آوری پشت تحمل بر زمین
بود تا در قبضه من اختیار گلستان
غیرتم نگذاشت افتد سایه گل بر زمین
دشت پیمای جنون پیشانیی دارد که شیر
می گذارد پیش او روی تنزل بر زمین
بال خود چون سبزه بلبل فرش گلشن ساخته است
تا مباد از گلبن افتد سایه گل بر زمین
حسن عالمسوز از اقبال عشق آمد پدید
رنگ گل را ریختند از خون بلبل بر زمین
خامه صائب صفیری غالبا از دل کشید
کز کنار آشیان افتاد بلبل بر زمین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تصویرگری وضعیت غمانگیز و معضلاتی که در دنیای عشق و احساسات وجود دارد، میپردازد. او گلی را به عنوان نمادی از عشق و زیبایی معرفی میکند که تحت تأثیر غم و درد بلبلها و عشقهای ناکام قرار گرفته است. شاعر تأکید میکند که هر کس بدون تفکر و اندیشه به مسائلی وارد شود، به دام افتاده و در چاهی از ندامت سقوط خواهد کرد. او همچنین به تضاد آزادی و بندگی اشاره کرده و نشان میدهد که آزادی واقعی وجود ندارد. در ادامه، شاعر به شایستگی و غیور بودن در حفظ عشق اشاره میکند و از تجربههای تلخ شخصی خود صحبت میکند. در نهایت، با نگاهی به زیباییها و غمهای عشق، به تاثیرات عمیق عشق بر زندگی و سرنوشت فردی و اجتماعی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در باغی که بلبل از درد و غم خود مینالد و خون اشکهایش بر زمین میریزد، گل لاله به زیبایی جوانه میزند و شکوفا میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون فکر و تأمل قدم روی زمین بگذارد، به سرعت در چاه پشیمانی سقوط خواهد کرد.
هوش مصنوعی: سرو در دل گل، جایی برای خود دارد، و حالا چطور میتوان در مورد آزادی صحبت کرد؟ در حالی که آزادگان فقط در سایه مینشینند و از واقعیت جدایی میزنند.
هوش مصنوعی: عشق یک امانتی است که به معشوق سپرده شده است. به همین دلیل، عشق خود را به خوشبوترین و زیباترین شکل، یعنی گل، در برابر بلبل قرار داده است. این نشاندهنده ارزش و زیبایی عشق است که باید با دقت و احتیاط نگهداری شود.
هوش مصنوعی: حال دست من به خوبی میداند که چه برسرم آمده، زیرا هر کسی که از دست او جدا شود، مانند گلی است که بر زمین افتاده است.
هوش مصنوعی: قطره خونی که روزی به خاطر آرزوها و خواستهها بر آب میریخت، حالا از تیغ بیاعتنایی بر زمین میافتد.
هوش مصنوعی: با تمام قدرت و زورگویی، ظلم نمیتواند به زیر بار فشار، استقامت و تحمل انسان آسیب بزند.
هوش مصنوعی: من تا وقتی که اختیار دارم، اجازه نمیدهم حتی سایه گل بر زمین بیفتد، چون غیرتم نمیگذارد که چیزی از زیباییام کاسته شود.
هوش مصنوعی: دشت حماسی جنون، پیشانیای دارد که در حضورش، شیر چیره میشود و بر او، از مقام والایش به زمین فرو میافتد.
هوش مصنوعی: پرهای خود را مانند سبزههای گلی شاداب کرده است تا سایه گلها بر زمین نیفتد و زیبایی گلبن را حفظ کند.
هوش مصنوعی: زیبایی دلربا و سوزانندهای که به خاطر عشق به وجود آمده، مانند گلی درخشان ظاهر شده است. رنگ این گل به خاطر خون بلبل، که نماد عشق و احساس است، بر زمین ریخته شده است.
هوش مصنوعی: صائب، با قلمش به زیبایی مینویسد و بیشتر اوقات از دلش احساساتش را میکشد. اما در اینجا، بلبل که نماد عشق و زیبایی است، از لانهاش سقوط کرده و بر زمین افتاده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سایه تا افتاد ازان مشکین سلاسل بر زمین
آیه رحمت مسلسل گشت نازل بر زمین
چون شفق از خاک خون آلود می خیزد غبار
بس که در کوی تو آمد شیشه دل بر زمین
گر به این تمکین گذارد پای لیلی در رکاب
[...]
در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر زمین
نقش پا در اضطراب افتاد چون دل بر زمین
بسکه از آهم غبارآلود شد روی هوا
قطرهٔ باران فتد چون مهرهٔ گل بر زمین
درد برخیزد به جای گرد از جولانگهش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.