آن کف نظارگی، این از دو عالم می برد
در میان این دو یوسف فرق ای بینا ببین
گر ندیدی ترجمان رازهای غیب را
آن خط نازک رقم را گرد آن لبها ببین
در چنین وقتی که از خط صبح محشر می دمد
چشم خواب آلود آن معشوق بی پروا ببین
این سفر کوته نمی گردد به شبگیر بلند
عمر جاویدان به دست آر آن قد رعنا ببین
آسمان را یک نفس از شور عشق آرام نیست
زین می پر زور دست افشانی مینا ببین
دیده را صائب ز خورشید قیامت آب ده
بعد ازان بر چهره آن آتشین سیما ببین
روی در میخانه کن آرامش دلها ببین
عالمی را فارغ از اندیشه فردا ببین
این تعین چون حباب از بسته چشمی های توست
چشم بگشا، هیچی خود را درین دریا ببین
عشق بی معشوق هیهات است گردد جلوه گر
در لباس بید مجنون جلوه لیلی ببین
نسبت دیوانه و شهرست طوفان و تنور
عرض سودای مرا در دامن صحرا ببین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیباییهای عشق و معشوق میپردازد و بر تأثیر آن بر روح و جان انسان تأکید میکند. او به وسیله تصاویر زیبا و رمزآلود، خواننده را به تامل در عمیقترین رازهای عشق دعوت میکند. شاعر به دیدن زیباییها و آنچه در دنیای عشق و خیالات وجود دارد، ترغیب میکند و بر این نکته تأکید میورزد که زندگی و عشق باید به راحتی و بینگرانی از فردا سپری شود. او به مفهوم معجزهآسا و بینظیر عشق اشاره میکند و نشان میدهد که وجود معشوق تمامیت و مفهوم عشق را میسازد. این شعر ترکیبی از دلتنگی، زیبایی و شور و شوقی است که در دنیای عشق وجود دارد.
هوش مصنوعی: این زیبایی خاصی که در اینجا وجود دارد، از هر دو عالم، یعنی دنیا و آخرت، تماشاچیان را مجذوب خود میکند. در میان این دو یوسف (که نمادی از زیبایی و جذابیت هستند)، تفاوتی وجود دارد که تو به عنوان بینا میتوانی آن را ببینی.
هوش مصنوعی: اگر رازهای پنهان را نمیتوانی بفهمی، نگاهت را به آن خط نازکی که دور لبها نقش بسته معطوف کن.
هوش مصنوعی: در زمانی که صبح نورانی از افق سر بر میآورد، معشوقی که بیخیال است و چشمانش هنوز خوابآلود است را تماشا کن.
هوش مصنوعی: این سفر کوتاه نیست و به زودی به پایان نمیرسد. با عمر جاودان، فرصتی برای رسیدن به هدفهای بزرگ و قابل توجه را پیدا خواهی کرد. بنابراین، به آن قامت زیبا و باوقار توجه کن.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر شور عشق به هیچ وجه آرام ندارد، از این دلنشین می، دست افشانی و شادی را تماشا کن.
هوش مصنوعی: پس از آنکه روز قیامت، دیدهام را با نور خورشید روشن کن تا بتوانم چهره روشن و دلربای او را که آتشین است، ببینم.
هوش مصنوعی: به آرامش دلها در میخانه توجه کن، و جهانی را ببین که در آن مردم از نگرانیهای فردا فارغند.
هوش مصنوعی: این احساس محدودیتی که داری، مانند حبابی است که به خاطر بسته بودن چشمانت ایجاد شده است. اگر چشمانت را باز کنی، میتوانی واقعیت خود را در این دریای وسیع ببینی.
هوش مصنوعی: عشق بدون معشوق ممکن نیست و نمیتواند خود را نشان دهد. مانند بید مجنون که تنها زیبایی لیلی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: در اینجا، شاعر به ارتباطی که بین دیوانگی و شهر وجود دارد اشاره میکند و همچنین به شدت احساسات و شور و شوق خود پرداخته است. او میگوید که مانند طوفانی که در یک تنور وجود دارد، احساساتش به شدت در حال جوشانیدن و شعلهور شدن است. او از مخاطب میخواهد که این حالت آشفته و احساسیاش را در دامن طبیعت، یعنی در فضای باز و آزاد، مشاهده کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شور دریای حقایق ز آب چشم ما ببین
درّ و لعل خون دل درقعر این دریا به بین
دیده دریا سینه صحرا کردهام از فیض عشق
سوی من افکن نظر دریا ببین صحرا ببین
شورش دریا نه بینی تا نظر بر گل کنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.