می کند گل زردرویی از شراب دیگران
دردسر می گردد افزون از گلاب دیگران
با وضوی دیگری می بندد احرام نماز
تازه دارد هر که روی خود به آب دیگران
چون صدف از گوهر خود خانه من روشن است
نیست چشم من به ماه و آفتاب دیگران
می کند با دیده مغرور من کار نمک
گر فتد در کلبه من ماهتاب دیگران
از جواب خشک گردم بیش از احسان تر دماغ
چشمه حیوان من باشد سراب دیگران
چون نسیم صبح، گردم گرد هر جا غنچه ای است
می گشاید دل مرا از فتح باب دیگران
خفته را گر خفتگان بیدار نتوانند کرد
چون مرا بیدار کرد از خواب، خواب دیگران؟
گر نه پیوسته است با هم رشته جان ها، چرا
عمر کوته شد مرا از پیچ و تاب دیگران؟
از خدا شرمی نداری در گنهکاری، ولی
دست می داری ز عصیان از حجاب دیگران
از حساب کرده های خود نظر پوشیده ای
نیستی یک لحظه فارغ از حساب دیگران
در قبول شعر هر کس را مذاق دیگرست
حالی عاشق نگردد انتخاب دیگران
چند در افسانه سنجی روزگارم بگذرد؟
تا به کی بیدار باشم بهر خواب دیگران؟
می توان صائب به سیلی روی خود تا سرخ داشت
از چه باید کرد رنگین از شراب دیگران؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و افکار شاعر درباره وابستگیها و تأثیرات دیگران بر زندگی و درون او میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری از طبیعت و زیباییها، اشاره به این دارد که زیبایی و شادی او وابسته به دیگران است؛ بهعنوانمثال، او از زیبایی صورت زردرویان و اثرات شراب دیگران حرف میزند. او بهنوعی احساس نقص و بیکسی را تجربه میکند و به این نکته اشاره میکند که چگونه دیگران میتوانند به بیداری و آگاهی او لطمه بزنند. شعر شامل تمهایی از عشق، وابستگی و جدایی است و در نهایت بیانگر ناکامیها و سرخوردگیهایی است که شاعر از تأثیرات دنیای بیرونی بر زندگی خود حس میکند.
هوش مصنوعی: گل زردرنگی از شراب دیگران به دردسر میافتد و این دردسر از بوی گلاب دیگران بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دیگری تکیه کند و به او وابسته باشد، باید برای شروع دوباره و تازه احرامی ببیند. مانند وضو که نیاز به آب پاک دارد، انسان نیز برای ارتباط با خداوند و آغاز عبادت باید از منابع مطمئن و پاک استفاده کند.
هوش مصنوعی: خانه من از وجود گوهر خود روشن است، بنابراین نیازی به نور ماه و آفتاب دیگران ندارم.
هوش مصنوعی: چشم من با غرور و افتخار به زیباییهای دور و اطراف خودش نگاه میکند و اگر زیباییای در کلبهام باشد، مانند ماهتابی در مسیر دیگران است.
هوش مصنوعی: اگر به من در پاسخ کمکی نکنند، بیشتر از خوبی دیگران ناامید میشوم. قدرت من به مانند چشمهای است که فقط برای من جاری است، نه برای دیگران.
هوش مصنوعی: مانند نسیم صبح، به دور هر جایی که شکوفهای باز میشود میچرخم و دل من از دیدن این آغاز جدید شاد میشود.
هوش مصنوعی: اگر کسی در خواب باشد و دیگران نتوانند او را بیدار کنند، پس چگونه ممکن است دیگران مرا از خواب بیرون آورده باشند؟
هوش مصنوعی: اگر جانها با هم پیوندی ندارند، پس چرا عمر من از نوسان و دگرگونیهای دیگران کوتاهتر شده است؟
هوش مصنوعی: تو از خدا در زمانی که گناه میکنی خجالت نمیکشی، اما از این که دیگران را ببینی و به خاطر آن به گناه بپردازی، خودداری میکنی.
هوش مصنوعی: تو هیچگاه از محاسبات و نگرانیهای خود غافل نیستی و یک لحظه هم از تفکر در مورد دیگران بینیازی.
هوش مصنوعی: هر کسی سلیقه و ذائقه خاصی در انتخاب شعر دارد و نمیتوان به سادگی از دیگران پیروی کرد؛ عشق واقعی وابسته به انتخابهای شخصی است و نباید تحت تأثیر دیگران قرار گرفت.
هوش مصنوعی: چند وقت باید بگذرد تا من به افسانههای زندگی فکر کنم؟ تا کی باید بیدار بمانم تا خواب دیگران را ببینم؟
هوش مصنوعی: شخصی میتواند با ضربهی سیلی بر صورت خود رنگی سرخ به آن بدهد، اما نمیتواند از رنگ و اثر شراب دیگران بر خود فرار کند و باید با آن کنار بیاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.