ما زمزمه عشق به بازار فکندیم
ما شور درین قلزم زخار فکندیم
طاس فلک از زمزمه عشق تهی بود
ما غلغله در گنبد دوار فکندیم
چون شانه رسیدیم به صدزخم نمایان
تا دست در آن طره طرار فکندیم
بس چشمه خون کز لب افسوس گشاید
این پرده که از چهره اسرار فکندیم
رنگینی ما مهر لب جوهریان شد
آتش به دم سرد خریدار فکندیم
آیینه بینایی ما عیب نما بود
بر چهره خود پرده زنگار فکندیم
بستیم لب از حرف حق از بیم حسودان
خود را عبث از طاق دل دار فکندیم
آیینه ما سیر نگردید ز دیدار
چندان که نظر بر رخ دلدار فکندیم
بار دل ما بود همان دوری منزل
در منزل مقصود اگر بار فکندیم
در بزم بزرگان نتوان کرد گرانی
در پای خم می سر و دستار فکندیم
صائب چه قدر سرمه توفیق کشیدیم
کز پیش نظر پرده پندار فکندیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شور و اشتیاق شاعر به محبوبش صحبت میکند. شاعر در ابتدا به احساسات عمیق و زمزمههای عشق اشاره میکند که در فضای مسلط بر جهان تاثیرگذار است. او به زخمهایش که ناشی از عشق است اشاره کرده و تصمیم میگیرد تا در عوض سکوت، احساساتش را نمایان کند. در ادامه، شاعر به ناپایداری زندگی و مشکلاتی که حسودان برای او ایجاد کردهاند، میپردازد و ابراز میکند که در میان بزرگان جامعه نمیتواند احساساتش را بروز دهد. در نهایت، او از چشمی که به جای بینایی به چشم پوشی روی آورده، و به بار سنگینی که در مسیر عشق تحمل میکند، صحبت میکند. شعر به طور کلی توصیف عشق و چالشهای ناشی از آن را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ما عشق را به میان مردم آوردهایم و شوق و هیجان را در این دریای پرموج پراکنده کردهایم.
هوش مصنوعی: سماوات آسمان از عشق خالی شده بود، اما ما صدای بلندی در گنبد دوران به راه انداختیم.
هوش مصنوعی: زمانی که به جایی رسیدیم که زخمهای زیادی نمایان بود، آنقدر احساسات درونمان به اوج رسید که دستمان را در موهای بافتهای پیچیدهاش فرو بردیم.
هوش مصنوعی: بسیارند اشکهایی که از لبان افسوس برمیخیزد، این پردهای که از چهره بر کنار زدهایم، رازهایی را فاش میکند.
هوش مصنوعی: رنگین شدن ما باعث شده است که مانند جواهرات درخشان باشیم، اما این درخشش به قیمت آتش زدن به افرادی تمام نشده است که به راحتی به ما بیتفاوتاند.
هوش مصنوعی: آیینهای که ما را به حقیقت نشان میدهد، عیبهای ما را نمایان میکند، اما خود ما بر چهرهمان پردهای از زنگار کشیدهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر ترس از حسادت دیگران، از بیان حقیقت سکوت کردیم و بیهوده بار سنگینی را بر دل خود میکشیم.
هوش مصنوعی: آیینه ما، دیگر از دیدن صحنهها خسته نشده است، چرا که تمام توجهمان را به چهره محبوب خود معطوف کردهایم.
هوش مصنوعی: دل ما همیشه نگران دوری از منزل است، اما اگر در مسیر مقصد بار سنگینی را بر دوش بگذاریم، شاید به هدف برسیم.
هوش مصنوعی: در مجالس بزرگترها نمیتوان به خود زحمت داد و سنگینی کرد؛ ما در حال خوشی و شادی، سر و دستار را کنار میگذاریم و از زندگی لذت میبریم.
هوش مصنوعی: ما چه مقدار برای دستیابی به موفقیت تلاش کردیم، در حالی که از نگاه دیگران پوشیده مانده بودیم و خود را در پس پرده خیال پنهان کرده بودیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.