گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

در هر که ترا دیده به حسرت نگرانم

عمی است که من زنده به جان دگرانم

بیداری دولت به سبکروحی من نیست

هر چند که در چشم تو چون خواب گرانم

از داغ جنون دیده من باز نگردید

چون عقل سبکسر کند از دیده ورانم؟

دستی که ز دقت گره از موی گشودی

در زیر زنخ ماند ازین خوش کمرانم

فریاد که از کوتهی دست نگردید

جز لغزش پا قسمت ازین سیمبرانم

هر چند که چون رشته نیایم به نظرها

شیرازه جمعیت روشن گهرانم

غافل نیم از گردش پرگار چو مرکز

هر چند که در دایره بیخبرانم

از بیجگری می تپدم دل ز شکستن

هر چند که در کارگه شیشه گرانم

صائب ثمری نیست به جز تلخی گفتار

قسمت ز دهان و لب شیرین پسرانم

 
 
 
اهلی شیرازی

من سوخته خال و خط سیمبرانم

پروانه شمع رخ زیبا پسرانم

شرح غم پنهان چه دهم زانکه چو لاله

پیداست که از وادی خونین جگرانم

دارم نظر پاک اگر هیچ ندارم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه