وقت است که داغی به دل دام گذارم
برقی شوم و رو به لب بام گذارم
تا چند درین دایره همچون خط پرگار
سر در پی آغاز ز انجام گذارم؟
سر رشته گمراهی من در کف من نیست
چون خامه به دست دگری گام گذارم
گر چرخ به یک کاسه کند تلخی عالم
بیدردم اگر نم به دل جام گذارم
از من خبر دوری این راه مپرسید
چندان نفسم نیست که پیغام گذارم
شد سرمه ز دشواری این ره نفس برق
صائب چه درین دشت بلا گام گذارم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات و چالشهای درونی شاعر اشاره دارد. او از داغی و درد دل خود میگوید و میخواهد با تغییراتی در زندگی، از ناامیدی رهایی یابد. شاعر به دنبال راهی است تا از این دور باطل خارج شود، اما متوجه است که کنترل زندگیاش در دست خودش نیست. او به تلخیهای دنیا اشاره میکند و این که اگرچه درد دارد، اما میخواهد با courage با این مشکلات مواجه شود. در نهایت، او به بیراهیای که در آن است اشاره میکند و احساس عدم توانایی در ادامه مسیر را ابراز مینماید.
هوش مصنوعی: زمان آن رسیده است که با تمام وجدانی که دارم، احساساتی عمیق و سوزان را در دل خود ایجاد کنم و به مانند برقی ناگهانی، خودم را به سمت بلندای بام برسانم.
هوش مصنوعی: چقدر باید در این دایره مانند یک پرگار بچرخم و همواره در پی آغاز و پایان بگردم؟
هوش مصنوعی: من هیچ کنترلی بر روی سرنوشت و راهی که در پیش دارم ندارم، همچون قلمی که در دست دیگری است و من فقط به دنبال او میروم.
هوش مصنوعی: اگر روزگار من را در یک ظرف بریزد و تمام تلخیهای دنیا را به من بچشاند، من با دل آرام و بدون درد، آن را تحمل میکنم.
هوش مصنوعی: از من دربارهی دوری این راه نپرسید، زیرا آنقدر دردمند و خستهام که نمیتوانم پیامی منتقل کنم.
هوش مصنوعی: وقتی به سختیهای این راه فکر میکنم، دلم پر از غم و اندوه میشود. حالا چگونه میتوانم در این دشت پر از درد و زحمت گام بردارم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.