روشن ز فروغ می ناب است حیاتم
چون آتش یاقوت ز آب است حیاتم
از کسب هوا نقش بر آب است حیاتم
یک چشم زدن همچو حباب است حیاتم
از رعشه عنان رگ جان رفته ز دستم
وز قامت خم پا به رکاب است حیاتم
از شور جزا شد جگر خاک نمکسود
وز جهل همان مست و خراب است حیاتم
با آن که سیه کرده در او نامه اعمال
در حسرت ایام شباب است حیاتم
مشکل که دهد فرصت برداشتن زاد
زین گونه که سرگرم شتاب است حیاتم
هر چند شوم پیر، شود غفلت من بیش
افسانه شیرینی خواب است حیاتم
از کهنگی افزون شودش مستی غفلت
در شیشه تن همچو شراب است حیاتم
از گریه من چون جگر سنگ نسوزد؟
کز گرمی رفتار کباب است حیاتم
از ساده دلی ریشه کند در جگر خاک
هر چند که چون نقش بر آب است حیاتم
در دیده کوته نظران گرچه بلندست
کوتاهتر از مد شهاب است حیاتم
فریاد که در رفتن ازین پیکر خاکی
بیتاب تر از موج سراب است حیاتم
جایی که بود عمر خضر نقش بر آبی
صائب چو شرر درچه حساب است حیاتم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر زندگی را به تصاویری از زیبایی و ناپایداری تشبیه میکند. او میگوید که زندگیاش مانند می ناب، آتش یاقوت و حبابی بر آب است. این زندگی پر از احساسات و نوسانات است و شاعر به وسعت آن اشاره میکند که چگونه درگیر غفلت و ناپایداری است. با وجود تاریکیهایی در زندگیاش، زندگی را همچنان به عنوان یک افسانه شیرین و زیبا میبیند. در نهایت، او به گذر عمر و نزدیکی به مرگ اشاره میکند و از بیپایانی حیات انسانی سخن میگوید.
هوش مصنوعی: حیات من از پرتو نوشیدن می خالص روشن شده است، مثل اینکه آتش در مجاورت یاقوت، از آب به وجود میآید.
هوش مصنوعی: زندگی من مانند یک حباب است که در عرض یک چشم بر هم زدن از بین میرود و هر آنچه در دنیا به دست میآورم، به سختی و ناپایداری نقش و نگاری بر روی آب است.
هوش مصنوعی: بیپناه و آسیبدیدهام، حیات من در دستانم نیست و از ترس و اضطراب، کنترل خود را از دست دادهام. در حالی که جسمم خمیده است، همچنان در پی ادامه زندگی هستم.
هوش مصنوعی: به دلیل عذاب و جزای اعمالم، دل من مثل خاک نمکخورده شده و از نادانی، زندگیام به حالتی مست و خرابی درآمده است.
هوش مصنوعی: با اینکه نامه عمل من پر از گناهان و سیاهی است، اما هنوز زندگیام به یاد روزهای جوانیام حسرت میخورد.
هوش مصنوعی: وقتی زندگی پر از شتاب و مشغله است، فرصتی برای اندیشه و فراهم کردن توشه برای آینده به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: هرچند که سالها بگذرد و به پیری برسم، اما خواب غفلت من همچنان ادامه دارد و زندگیام حکایت شیرینی است که در خواب میگذرد.
هوش مصنوعی: با گذشت زمان، بیتوجهی و غفلت مانند شرابی که در شیشه گندیده است بر وجودم اثر میگذارد و باعث مستی من میشود. زندگیام تحت تأثیر این حس کهنه شدن قرار دارد.
هوش مصنوعی: چرا قلب سنگی از گریهام نمیسوزد؟ چون زندگیام به خاطر گرمی رفتاری که دارم، مثل کباب داغ است.
هوش مصنوعی: از سادگیام، رنج و درد در دل من ریشه دارد، هر چند که زندگیام همچون نقشی بر آب ناپایدار است.
هوش مصنوعی: اگرچه نظر افراد کمنگر به زندگیام بلند و پرشکوه است، ولی در واقع عمر من از دورهی هجوم شهاب سنگها هم کوتاهتر است.
هوش مصنوعی: فریاد میزنم که در جدایی از این بدن خاکی، زندگیام ناآرامتر از موجی در سراب است.
هوش مصنوعی: در مکانی که خضر عمرش را به تصویر کشیده، مانند جرقهای بر روی آب، زندگی من چه ارزشی دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.