ما هر کجا که تیغ زبان برکشیده ایم
در گوش تیغ حلقه جوهر کشیده ایم
گردیده است گریه گره در گلوی شمع
در محفلی که رشته ز گوهر کشیده ایم
افسردگی علاج ندارد، و گرنه ما
خود را به زیر بال سمندر کشیده ایم
گشته است تازیانه گلگون اشک ما
هر آستین که بر مژه تر کشیده ایم
با تشنگی ز چشمه حیوان گذشته ایم
از خضر انتقام سکندر کشیده ایم
از کاروان رفته غباری است جسم ما
ما رخت خود به عالم دیگر کشیده ایم
آتش چه می کند به سپندی که سوخته است؟
ما در حیات خجلت محشر کشیده ایم
در روز حشر سلسله جنبان رحمت است
آه ندامتی که ز دل بر کشیده ایم
از ما طلب حقیقت وحدت که باغ را
در یکدیگر فشرده و بر سر کشیده ایم
ما را مبین به دیده ظاهر که از حجاب
خاکستری به چهره اخگر کشیده ایم
چون زخم، رزق ما ز میان سمنبران
تیغ برهنه ای است که در بر کشیده ایم
ما با خیال ساخته ایم از وصال دوست
سر در حضور گل به ته پر کشیده ایم
صائب ز اشک تلخ ندامت درین جهان
دامان تر به چشمه کوثر کشیده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهای درونی شاعر میپردازد. او از تلاشها و رنجهایش در زندگی سخن میگوید و به نوعی از درد و افسردگی صحبت میکند که هیچ درمانی برایش وجود ندارد. شاعر به تشنگی و جستجوی حقیقت و زیبایی در زندگی اشاره میکند و نشان میدهد که باوجود تمام مشکلات، هنوز در پی وصال محبوب و حقیقت است. واژههایی همچون "گریه"، "افسردگی" و "اشک" تصویرگر عواطف شدید اوست و در نهایت به تلاش برای یافتن رحمت و امید در زندگی میپردازد. این شعر بر تماس عمیق با عواطف انسانی و جستجوی معنای وجود تأکید دارد.
هوش مصنوعی: در هر جا که با کلام و زبان خود به انتقاد یا بیان حقیقت پرداختهایم، در واقع به عمق وجود و خویشتن خود نیز وارد شدهایم و به دنبال درک عمیقتری از مسائل بودهایم.
هوش مصنوعی: در محفلی که از زیبایی و ارزشهای گرانبها صحبت میکنیم، شمعی وجود دارد که با غم و گریه، نورش گرفته شده است.
هوش مصنوعی: افسردگی درمانپذیر نیست، وگرنه ما خود را به زیر بال یک موجود افسانهای کشیدهایم.
هوش مصنوعی: هر آستینی که بر مژههایمان کشیدهایم، به خاطر اشکهای گلگون ما به تازیانه تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: ما با تشنگی از چشمه حیات عبور کردهایم و از خضر برای انتقام سکندر طلب کردهایم.
هوش مصنوعی: از کاروانی که رفته، اکنون فقط غباری از ما باقی مانده است و ما وسایل خود را به دنیای دیگری منتقل کردهایم.
هوش مصنوعی: آتش چه تأثیری دارد بر خاکهایی که از قبل سوخته است؟ ما در زندگیمان شرم و خجالت را به دوش کشیدهایم.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، منبع رحمت الهی را خواهیم دید و ندامت و پشیمانی که از قلب خود خارج کردهایم، نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی: ما از شما میخواهیم که حقیقت وحدت را جستجو کنید، چرا که ما باغی را در یکدیگر فشرده و به همدیگر پیوند دادهایم.
هوش مصنوعی: ما را تنها از طریق ظاهرم ننگر، زیرا آنچه در باطن داریم فراتر از این حجاب دنیوی است که به چهره ما سایه انداخته.
هوش مصنوعی: زخمهایی که تجربه کردهایم، به نوعی روزی ما هستند. مانند تیغی برهنه که در کنار گلهای خوشبو (سمنبران) حمل میکنیم.
هوش مصنوعی: ما در خیال خود از دیدار دوست، شادی و سرور به دست آوردهایم و در حضور گل، احساسات خود را به اوج رساندهایم.
هوش مصنوعی: ما از اشکهای تلخ پشیمانی خود در این دنیا، دامانمان را به چشمهای پاک و زلال شستوشو میدهیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا دامن از بساط جهان در کشیده ایم
رخت خرد به کوی قلندر کشیده ایم
ای ساقی، از قرابه فرو ریز می که ما
خونابه ها ز شیشه اخضر کشیده ایم
در حقه سفید و سیه بر بساط خاک
[...]
در محفلی که تیغ زبان بر کشیده ایم
در گوش تیغ حلقه جوهر کشیده ایم
گر حنظل سپهر به ساغر فشرده اند
ابرو ترش نساخته بر سر کشیده ایم
در پرده دل است شب و روز عیش ما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.