ما نام خود ز صفحه دلها سترده ایم
در دفتر جهان ورق باد برده ایم
چون سرو تازه روی درین بوستانسرا
در راه گرم و سرد جهان پا فشرده ایم
رقص فلک ز جوش نشاط درون ماست
چون خون مرده گرچه به ظاهر فسرده ایم
نزدیکتر به پرده چشم است از نگاه
راهی که ما به کعبه مقصود برده ایم
از صبح پرده سوز خدایا نگاه دار
این رازها که ما به دل شب سپرده ایم
گر خاک ره شویم فرامش نمی کنیم
از چشمه سار تیغ تو آبی که خورده ایم
از یک نگاه گرم شویم آتش و سپند
هر چند تخم سوخته در خاک مرده ایم
از آرزوی میوه فردوس فارغیم
دندان صبر بر جگر خود فشرده ایم
مجنون به ریگ بادیه غمهای خود شمرد
با عقده های دل غم خود ما شمرده ایم
بگذر ز دستگیری ما ای سبوی خام
ما التجا به پای خم می نبرده ایم
هر نقش نیک و بد که چو آیینه دیده ایم
صائب ز لوح خاطر روشن سترده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ناپایداری و بینامی خود در دنیای وسیع سخن میگوید و به زیبایی و تازگی زندگی در میان چالشها اشاره میکند. او بر این باور است که گرچه ظاهراً سرد و بیتحرک به نظر میرسند، اما درونشان پر از نشاط و زندگی است. شاعر نسبت به راهی که به سوی حقیقت و هدف نهایی دارند، بسیار امیدوار است و از خداوند درخواست میکند که این رازها را محفوظ بدارد. او بیان میکند که حتی اگر به خاک و فراموشی دچار شوند، ارتباط خود با معشوق و سرچشمه حیات را فراموش نمیکنند. همچنین، بر این نکته تأکید میکند که با وجود مشکلات و دردها، عشق و آرزوهایشان زنده است و از یاد نمیرود. در نهایت، شاعر از خود عبور کرده و به بزرگتر از خود مینگرد، تأملی در زندگی و سرنوشت خویش به عمل میآورد.
هوش مصنوعی: ما نام خود را از دل مردم پاک کردهایم و در این دنیا مانند ورقهایی هستیم که باد آنها را به پرواز درآورده است.
هوش مصنوعی: ما مانند درخت سرو در این باغ سرسبز ایستادهایم و با وجود دشواریهای زندگی، با قدرت قدم برداشتهایم.
هوش مصنوعی: حرکت و جنبش آسمان ناشی از شادی و سرزندگی درون ماست؛ حتی اگر به نظر برسد که ظاهراً بیحرکت و ساکت هستیم، اما در واقع جسم و روح ما زنده و پر از انرژی است.
هوش مصنوعی: نزدیکتر از آنچه فکر میکنیم، هدفی که در جستوجوی آن هستیم، در درون خودمان وجود دارد.
هوش مصنوعی: خدایا، از صبح زود رازهایی که در دل شب به تو سپردهایم را محفوظ نگهدار.
هوش مصنوعی: اگر به خاک راه تو تبدیل شویم، فراموش نمیکنیم آبی را که از چشمهسار تیغ تو نوشیدهایم.
هوش مصنوعی: از یک نگاه میتوانیم به شعله و گرما تبدیل شویم، هر چند که در عمق زمین مثل دانههای سوخته مردهایم.
هوش مصنوعی: ما از آرزوی میوه بهشتی رها شدهایم و صبر خود را با تحمل دردها به نمایش گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: مجنون در بیابان غمهایش را با دانههای ریز شن شمارش میکند، ما هم با دردهای قلبیامان، غمهای خود را به دقت بررسی کردهایم.
هوش مصنوعی: ای ظرف بیچنبری، دست ما را رها کن. ما برای نوشیدن شراب به پای این خم ننشستهایم و به تو پناه نمیآوریم.
هوش مصنوعی: هر تصویری از خوب و بد که مانند آینه مشاهده کردهایم، صائب از صفحه دل پاک کردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ایم
دل را بچشم و غمزه ی ساقی سپرده ایم
چون در حریم میکده مستان نوا کنند
ما هم برآوریم صدایی نمرده ایم
در اشک ما مبین بحقارت که این شراب
[...]
ما نام خود ز صفحه دلها ستردهایم
در دفتر جهان، ورق باد بردهایم
گوئیم عاشقیم وز هجرت نمرده ایم
گویا هنوز بهره ز عشقت نبرده ایم
امروز در زمانه منجم چوما مجو
شب تا سحر ز بس همی اختر شمرده ایم
شرحی ز شوق وصل تونتوان بیان نمود
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.