نتوان گرفت روزی هم از دهان هم
مرغان نمی کنند غلط آشیان هم
چون پل ز سیل حادثه از جا نمی روند
جمعی که بسته اند میان بر میان هم
ارباب ظلم تقویت یکدگر کنند
این فرقه اند از دل سنگین، فسان هم
در آسیا دو دانه نجوشد به یکدگر
در زیر چرخ نیست دو دل مهربان هم
چشم زمانه سیر نمی گردد از نفاق
تا خلق توتیا نکنند استخوان هم
چندان که در بساط جهان می کنم نظر
جز سنگ و شیشه نیست دو دل مهربان هم
از رنگ چهره راز مرا شرم یار یافت
دانند خوب بسته زبانان زبان هم
در روزگار حسن سلوک تو اهل نظم
صائب شدند از ته دل مهربان هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی مشکلات و نفاقهای موجود در روابط انسانی میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که روابط صداقت و محبت کمکم دچار اختلال میشود و دو دل مهربان و یکدگر نمیتوانند در کنار هم باشند. همچنین، او به ظلم و ستم و چگونگی متحد شدن ظالمین اشاره میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که در میان تمام تلخیها و سنگیبودن دلها، عشق و محبت واقعی در نهایت غلبه میيابد و میتواند نظم و هماهنگی را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: به دست آوردن خوراک از دهان پرندگان دشوار است و آنها نمیگذارند آسایشگاه خود را از دست بدهند.
هوش مصنوعی: هرگز افرادی که به یکدیگر وابستهاند، به سادگی از مشکلات و حوادث بزرگ نمیگذرند و در برابر چالشها ایستادگی میکنند.
هوش مصنوعی: سران ظلم و ستم، یکدیگر را تقویت میکنند. این گروه، از دلهای سخت و بیرحم به وجود آمدهاند.
هوش مصنوعی: در آسیا، دو دانه نمیتوانند در کنار هم رشد کنند و زیر آسمان، دو دل مهربان نیز نمیتوانند با هم زندگی کنند.
هوش مصنوعی: چشم روزگار از کینه و دورویی خسته نمیشود و همواره به دنبال آن است که تو را به حال خود نگذارد و مانع از آن شود که به آرامش برسی.
هوش مصنوعی: هر زمان که به جهان و آنچه در آن است می نگرم، جز سنگ و شیشه چیز دیگری نمی بینم. حتی دلهای مهربان نیز در این دنیا بیثبات و ناپایدار به نظر می رسند.
هوش مصنوعی: از رنگ چهرهام، راز دل من در دست یار فاش شده است. کسانی که زبان بستهاند، میدانند که زبان به سخن نہیں آمده است.
هوش مصنوعی: در زمانهای که تو با رفتار خوب و شایستهات دیگران را تحت تأثیر قرار دادی، مردم با دل و جان و محبت به نظم و هماهنگی روی آوردند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر روز دیده بر ره یاد صبا نهم
بر دیدگان خاک درش توتیا نهم
زو صد جفا کشم که نیارم به روی گفت
کاین درد خود چگونه بر آن وفا نهم
ندهم برون غمش که مرا خود بسوخت غم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.